loading...

وبلاگی از روزمرگی ها

سمعک,سمعک اتیکن,سمعک اینترتون,سمعک استارکی,سمعک فوناک,سمعک زیمنس,سمعک ویدکس,سمعک یونیترون,انواع سمعک,انواع سمعک ها,خرید سمعک,قیمت سمعک,سمعک هوشمند,

بازدید : 31 دوشنبه 31 شهریور 1399 نظرات (0)

*استفاده از اطلاعات بدست آمده از فرمول فیتینگ در انتخاب ابزارهای مرسوم و دیگر گزینه ها

همانطور که قبلا گفته شد، نتیجه فرمول فیتینگ سمعک یک پاسخ سمعک تجویز شده است که در 

کوپلر 2cc اندازه گیری شده است. هنگام نتیجه خرید سمعک زیمنس گرفتن بوسیله فرمول، متخصص باید یک سمعک 

مناسب که پاسخ آن تقریبا به این پاسخ تجویزی نزدیک باشد را مشخص کند. برای یک سمعک BTE، 

سمعک یا بوسیله تلفن از تولیدکننده سفارش داده می شود یا از بین یک مجموعه سمعک هایی که قبلا 

خریداری شده انتخاب می شود. برای یک سمعک سفارشی یک فرم سفارش همراه با جزئیات 

منحصر به فرد برای هر تولیدکننده کامل می شود. پروسه انتخاب و سفارش یک سمعک مناسب که 

با یکی از targetها تطابق داشته باشد در این بخش آزمایش خواهد شد.

اطلاعات ارائه شده در شکل 5-14 دراین توصیفات استفاده خواهد شد. براساس نیازهای شنوایی هر 

فرد ، نیازهای زیبایی ومنابع مالی ،ادیولوژیست برای تنظیم سمعک ITC مرسوم دوگوشی تصمیم 

میگیرد. اگرچه فیتینگ دوگوشی می باشد ،اما اطلاعات گوش راست برای بدست آوردن target در 

این مثال ارائه خواهد شد. هدف های فیتینگ با استفاده از روش DSl[i/o] بدست می آیند. که این 

هدف ها برای مناسب بودن یک سمعک تحویل داده شده و همچنین برای تکمیل کردن یک فرم 

سفارش استفاده می شود. برای کامل کردن این پروسه ابتدا باید 1-اطلاعات بدست آمده از فرمول را 

بدانیم 2-اطلاعات تجویزی و اطلاعاتی درباره مدار و گزینه های نشان داده شده در برگه مشخصات 

تولیدکننده را بدانیم 3- سفارش یک سمعک با گزینه هایی که انجام استراتژی فیتینگ بوسیله 

مشخصات سمعک ویا اجرای کنترل هایی روی سمعک ویا همچنین بدست آوردن هر مورد دیگری 

که در ارزیابی مان تعیین کرده ایم را به ما اجازه خواهد داد.

شکل 5-13 مشخصات تولیدکننده برای مدل سمعک و مدار انتخاب شده را توضیح می دهد . این 

سمعک خاص به چندین دلیل انتخاب شده است. داشتن 2کانال مجزا با کنترل هایی که به ادیولوژیست 

اجازه می دهد که gainهای مختلفی را به عنوان یک عملکرد ورودی در مناطق فرکانسی پایین و 

بالای ادیوگرام بیمار اعمال کند. پارامترهای داخل این کانال ها به منظور ایجاد انعطاف پذیری خوب 

در سمعک میتوانند به طور مستقل کنترل شوند. علاوه براین، پاسخ های نشان داده شده در برگه 

مشخصات به منظور اجتناب از ابهام در تخمین موقعیتی که پتانسیومتر باید تنظیم شود یا اینکه ولوم 

کنترل باید در چه سطحی تنظیم شود،به خوبی طبقه بندی شده است. 

بازدید : 35 سه شنبه 04 شهریور 1399 نظرات (0)

ناهمزمانی شنوایی/نوروپاتی شنوایی(AN/AD): 

بیماران باAN/AD که کم شنوایی دارند و تمایز گفتاری آنها ضعیف تر ازمیزان کم شنواییشان است، یا ABR ندارند یا غیرطبیعی است و سلولهای مویی خارجی سالم که با نقش آنهاکه با OAE و CM اندازه گیری شده دارند سایت سمعک تهران صفیر .ماتحقیقStarr را بررسی می کنیم چون خصوصیات خوبی از این بیماری معرفی می کند.آنها10 بیمارجوان با نقص شنوایی گزارش دادند که نقص شنوایی داشتند و تست فیزیولوژیک و رفتاری برای آنها انجام شد واختلال عصب شنوایی مطرح شده تمام 10 بیمار شواهدی از سالم بودن نقش سلولهای مویی خارجی با OAE و CM نشان دادند. ABR در 9 بیمار وجود نداشت و در یک بیمار شدیدا اعوجاج داشت که بیانگر نقش غیرطبیعی مسیر شنوایی در ابتدای عصب هشت است. به علاوه رفلکس های شنوایی ساقه مغز(مانند رفلکس های آکوستیک و برون دادهای اتوآکوستیک سرکوب شده) درهیچ یک ازبیماران وجود نداشت. ادیومتری رفتاری کم شنوایی ملایم تامتوسط در 9 بیمار نشان داد.اشکال کم شنوایی براساس ادیوگرام:Low tone loss در 5 بیمار، کم شنوایی Flat در3 بیمار، High tone loss در 2 بیمار. وسعت کم شنوایی در صورتی که منجر به آسیب دریافت کننده حلزون شود، نباید نتیجه ای در نبود ABR داشته باشد.تست های فهم گفتار در 8 بیمارانجام شد.در شش تن ازبیماران، فهم گفتار از میزان کم شنوایی ضعیف تر بود.هنگامی که نقص شنوایی آشکار شد، بیماران از لحاظ عصبی سالم بودند.متعاقبا 8 تن ازبیماران شواهدی از نوروپاتی محیطی پیشرونده داشتند.Starr پیشنهاد کرد که این نوع نقص شنوایی به خاطر اختلال عملکرد عصب شنوایی است و یکی از دلایل احتمالی آن نوروپاتی عصب شنوایی است که به عنوان قسمتی از جریان نوروپاتی عمومی رخ می دهد. Doyle گزارش داد که موارد نادری از این اختلال در جمعیت اطفال اتفاق می افتد.کودکان در این تحقیق یا ABR نداشتند یا ABR غیرطبیعی و عملکردOHC سالم داشتند.بسیاری هم امتیازات تمایز گفتاری ضعیفی دارند.AN/AD در موارد نادری تحت شرایط غیرمعمول آشکار می شود.Starr مواردی از ناشنوایی موقت در 3 کودک، هنگامی که آنهاFebrile بودند گزارش کرد.اختصاصی تر، آنها راه بسته ای از اعصاب شنوایی ایجاد کردند هنگامی که دمای بدنشان بالا می رفت.

بررسی های بیشتر منجر به این نتیجه شد که آنها نوروپاتی شنوایی دارند. نوروپاتی ممکن است به خاطر از دست دادن میلین توسط عصب شنوایی باشد و احتمالا به عنوان یک اختلال بازگشتی محسوب می شود.تشخیص AN/AD نیاز به تست های ABR و تست های عملکرد حلزون مانندOAE وCM دارد. جامعه ادیولوژی باید از این اختلال آگاه باشد چون درمان و مدیریت آن از کم شنوایی متفاوت است.

 یکی از درمانهای کاملAN/AD توسطHood ارائه شده. اثرات کم شنوایی بر دامنه و نهفتگی ABR بحث شد. اگرچه یک تشخیص صرف ممکن نیست،آسیب های حلزونی و وارء حلزونی با توجه به فاصله های بین قله ای قابلتشخیص است. فاصله های بین قله ای غیرطبیعی معمولا با مشکلات وراءحلزونی ارتباط دارد چون تاخیرب احتمالا به خاطریک مشکل بعد از عصب شنوایی است(موج1) و در صورتی صحیح است که پاسخ باعث فعالیت از یک منطقه خاص در حلزون شود که کاندیدی برای موج اقتباسی ABR است. به هرحال برای ABR استاندارد با کلیک، تفاوت پدیدارشدن موج های 1 و5 می تواند. منجر به تغییر در فاصله موج1و5 به دلیل مشکلات حلزونی و سطح محرک شود. پس تاخیر غیرطبیعی 5-1 در ABR استاندارد به خاطر مشکل وراءحلزونی نباشد،در مقابل ما حدس میزنیم که تاخیر غیرطبیعی موج5-1 در بانداقتباسی ABR به خاطر مشکل وراءحلزونی است.

بازدید : 33 شنبه 01 شهریور 1399 نظرات (0)

هر روز او را بيش از پيش با امكانات بالقوه و بالفعل زبان آشنا مي سازد

-وي را با ادبيات و اساطير نيز مانوس مي گرداند

-دايره واژگاني اش را وسعت مي بخشد.

-از گذشته زبان نيز به او مي آموزاند.

صدای مادر

صدای خاص مادران می تواند با نوزادنشان ارتباط برقرار کند  قیمت سمعک .به گفته پژوهشگران(دانشگاه مونترال ومحققین مرکزی بیمارستان دانشگاه سنت جوست) صدای مادر نقش فعال کردن آن قسمت از مغز نوزادان که مربوط به یادگیری زبان می شود را به عهده دارد.

با اسکن مغز نوزادان دانشمندان به یافته های جالبی ذست یافتند:نیم کره چپ نوزاد بطور واضحی به صدای مادرش واکنش نشان داده بود وبخش پردازش زبان مغز نوزاد به کار افتاده بود.و وقتی که غریبه ها صحبت می کردند نیم کره راست نوزادواکنش نشان داده  بود.نیمکره راست مغز برای شناسایی بکار می افتد.

مادر در آموزش زبان چه نکاتی را باید مدنظر داشته باشد؟

۱- بيان كلمات از ساده به مشكل باشد، از كلمات يك هجايي شروع كند تا بتدريج بتوان كلمات چند هجايي را به او آموخت.
۲- با كودك با زبان ساده و قابل فهم حرف بزند نه با زبان علمي غليظ . البته اين امر مانع آن نيست كه مادر درست و صحيح حرف بزند.
۳- از كلماتي استفاده كند كه بيشتر مورد نياز كودكند.
۴- بيان عبارات سريع نباشد كه انتقالش به ذهن كودك با دشواري هايي همراه است .
۵- عبارات طولاني به كار نبرد .
۶- در حين صحبت اگر كودك دچار خطائي شد با فرمي آن را اصلاح كند .و كودك را تنبيه و تمسخر نكند .
۷- اصلاح تلفظ بايد از زماني شروع شود كه كودك صداهاي حروف را از هم تشخيص ميدهد .
۸- هرگز كلمه اي را به حساب اين كه از آن خوشش مي آيد غلط تلفظ نكنيم .
۹- در آموزش يك اسم نام اصلي و صحيح را بكار ببريم به عنوان مثال كلمه گوسفند را براي گوسفند به كار ببريم نه كلمه بع بعي را .

مـــــــادران براي آموزش زبان از چه روشهايي مي توانند استفاده كنند :

بازي با حروف و در آوردن صداي آن از طريق بازي و يا بيان داستان .
۲- آموزش شعر، سروده هاي ساده 
۳- در آموزش زبان كودك را بايد تشويق كرد و هرگز نبايد گذاشت كه احساس عدم لياقت كند .
۴- خودداري از عيب جوئيهاي خشن، تنبيه، تمسخر در صورت اشتباهات تلفظي و دستوري.
۵- ايجاد انگيزه براي صحبت كردن كودك از طريق بي توجهي به شيوه هاي ديگر تفهيم و تفهم از جمله گريه و فرياد و يا اشاره.

بازدید : 35 دوشنبه 27 مرداد 1399 نظرات (0)

 

1- رشد زباني 

      ميزان كم شنوايي و سن شروع آن اهميت بسياري در رشد قیمت سمعک زباني كودك دارند . زيرا براي دستيابي به رشد زباني ، يك سن بحراني زبان آموزي داريم . به اين معنا كه چند سال اول زندگي هر كودك براي يادگيري زبان وي اهميت اصلي را دارند و پس از آن زبان آموزي بسيار مشكل صورت مي گيرد . بنابراين حتي يك كم شنوائي خفيف هم مي تواند اثرات عميقي بر روي گفتار كودك داشته باشد . 

     كودكان كم شنوا در درك زبان و دريافت گفتار دچار مشكلات عديده اي هستند . اين كودكان بيشتر روي اسامي و افعال تاكيد دارند و معمولا" در درك حروف اضافه ، اشاره و ضماير … اشكال دارند و دستور زبان شان ضعيف است زيرا بخشي از اصوات گفتاري را اصلا" نمي شنوند يا بطور ناقص مي شنوند . 

* مادران شنوا معمولا" بيشتر از آنكه روي مفاهيم و جنبه هاي معنايي گفتار كودك ناشنوا تكيه كنند ، روي لحن و شـكل صحبـت آنهـا تكيـه مي كننـد و سبـب تاخير در رشد گفتاري كودك خود مي شوند .

 2- زبان نوشتاري كه خود دو امر خواندن و نوشتن را در بر مي گيرد :

خواندن :

ارتباط مستقيمي بين توانايي خواندن و ميزان افت شنوائي كودك وجود دارد . هر چه افت بيشتر باشد توانايي خواندن ضعيف تر است .

      افراد ناشنوا درك درستي از تركيب جملات ندارند ، در دستور زبان مشكل دارند و به خصوص جملات مجهول يا تركيبات پيچيده را نمي فهمند . افراد كم شنوا غالبا" مطلب را جمله به جمله مي فهمند . 

 نوشتن :

      ناشنواها در نوشتن مشكل دارند و اين بدليل اشكال در معني لغت و تركيب است. در كل توانايي خواندن كم شنواها بهتر از نوشتن آنان است چون در مورد خواندن ، از برخي جملات براي فهم بقيه مطلب استفاده مي كنند . 

* براي بهبود توانايي خواندن و نوشتن لازم است كودك ناشنوا هر چه بيشتر با ديگران ارتباط داشته باشد . 

 سيستمهاي ارتباطي افراد كم شنوا :

      در مورد روش مناسب ارتباطي افراد كم شنوا ، اختلاف نظرهاي زيادي وجود دارد . در كل دو روش وجود دارد :

1.               روش شفاهي : كه تاكيد بر باقيمانده شنوائي و لب خواني و گفتار دارد . 

2.               روش ارتباط كلي : كه تاكيد بر استفاده از هر چيزي دارد كه فرد فكر مي كند مي تواند براي برقراري ارتباط مفيد باشد يعني روش شفاهي همراه با استفاده از علائم و اشارات .

      اگر در كودكي تاكيد بر ر وش شفاهي باشد ، بعدها مهارتهاي كلامي بهتري پيدا مي كنند .

      اگر در كودكي تاكيد بر ر وش دستي و اشارات باشد ، بعدها در مهارتهاي دركي ماهرتر خواهند بود . 

* نكته مهم اينست كه ميزان تجربه و موقعيت هاي موجود براي كودك جهت برقراري ارتباط مهمتر از نوع سيستم ارتباطي آنان است . 

بازدید : 40 دوشنبه 27 مرداد 1399 نظرات (0)

بيشتر مولفه هاي خاص بافت ترميمي ومكانيسم محافظ شناخته شده است. واين شامل آنزيم هاي ترميمي DNA،محافظ پروتئين (كه به ثابت كردن پروتئين ها كمك مي كند)،آنتي اكسيدانت آنزيم ها.اگر به کلینیک شنوایی تهران صفیر  وسيله ي جهش هاي ارثي عملكردي در جهت معيوب كردن باشد.يكي از اثبات ها اين است كه سلول هايي كه در معرض كنش هاي محيطي طبيعي قرار دارند ممكن است در تمام مدت آسيبي چون پيرگوشي تقويت شود.

مدت طولاني نمي باشد ،يكي از راه هاي آزمايش تغييرات توانايهايشان شباهت پاتولوژي به ايجاد اتفاقي جهش ها يا تغييرات با استفاده از آميختن چند ژن و اشعه ي پرتو ايجاد مي كند. به واسطه ي مهندسي ژنتيك ،امروزه مي توان با ايجاد جهش به افزايش رونوشت ژن ها در نمونه هايي چون موش ها كمك مي كند.

اثرات آن در افراد مسن با افزايش يا كاهش تنظيم پروتئين هاي خاص ويا عامل ها مي توان به وضوح آزمايش كرد. اخيراًنشان دادهاند كه اختلال در آنزيمهاي ضد اكسايش مي باشد(پروتئين هايي كه فعاليت هاي مهم شيميايي را برطرف مي كند(ROS) با سالخوردگي هر دو (آنزيم هاي ضد اكسايش و پروتئين هاي خاص)افزايش يافته وتشديدكننده ي آسيب صدا هستند. دليل آن اين بوده است.تحقيقات با شتاب زيادي در اين زمينه انجام شده است و اثر ديگر جهش ها نيز مورد آزمون قرار گرفته است.

شنوايي مركزي در نتيجه ي انحطاط دوره اي

تغييرات وابسته به سن در پيرامون سيستم شنوايي مركزي شكل هاي مختلفي دارد واثرات مختلف روي درك شنوايي را نشان مي دهد.بنابراين اهميت تشخيص بين اثرات مستقيمي كه سالخوردگي روي شنوايي دوره اي(وابسته به محيط)و سيستم شنوايي مركزي عصبي (ACNS)دارد،و ترتيب واثرات وابسته به محيط پاتولوژي تنها روي عملكرد (ACNS)اثر دارد.اولاً،اگر ما به مشاهدات قبل تر بنگريم،بيشترين مشاهدات اثرات وابسته به محيط پاتولوژي هستندو انتظار مي رود به افزايش آستانه هاي شنوايي،كاهش ميزان حركت(از طريق  كاهش تراكم خطي) وكاهش فركانس هاي تفكيك پذير(دقت)هر دو از پيرگوشي حسي و عروقي مورد انتظار مي باشدبراي نشان دادن همه ي اثرات 3گانه ،ازراه سلول هاي مويي مياني بيروني فعاليتشان را پردازش مي كنند.(همان چيزي كه در بخش هاي 9و10ديديم)

بالا بردن آستانه ها،به طور مسلم اختلال ايجاد شده را بازيابي مي كند.علاوه براين صداي انتشار يافته و كاهش حركت و بويايي،با ارائه ي طيفي از محركات آن را از حالت طبيعي خارج مي كند.صداي موضعي ممكن است موجب اختلال شود و پيرگوشي عصبي ايجاد كند.زيرا اعضاي كورتي مستقيماً آوران دريافت نمي كنند،ميزان آستانه هاي حساسيت،ميزان تحرك،وتن فركانس از نورون هاي آوران گذران فردي ممكن است طبيعي باشند(بستگي به اين دارد كه ؛آيا سلول مويي داخلي سيناپس آوران آن به طور عادي در حال كار مي باشد.)

رابطه ي زماني يا مكاني فعاليت شنوايي مركزي با تغييرات اندكي وظيفه ي بازيابي را انجام مي دهد.يادآوري بخش 11،هر چند كه دوره اي باشدفراواني عصبي (ممكن است نورون هايي داشته باشد كه ميزان گسترده ي حساسيت وحدي از پويليي وتحرك عصب دهي وسلول هاي مويي مشخص).

براي حفاظت در برابر طيفي از محركات مهم مي باشد. پيرگوشي عصبي باعث كاهش حشو سودمند مي شود.نمايشي از طيف محركات وشايد بازيابي سيگنال هاي صدا باشد.فيزيولوژي چگونگي اثرات انحطاط روي (ACNS)؟

بازدید : 28 دوشنبه 20 مرداد 1399 نظرات (0)

تعریف و همه گیرشناسی

وزوز به درک صدا بدون وجود منبع خارجی گفته میشود و از توهمات سمعک شنوایی در اسکیزوفرنیا یا سایر بیماری های روانی افتراق داده میشود. وزوز میتواند دائمی یا متناوب باشد و به صورت صدای زنگ زدن، همهمه، صدای sss ،غرش، جیرجیر و سایر صداها در سر یا گوشها درک شود.

شیوع وزوز با افزایش سن، افزایش می یابد: 27٪  از مردان و 15٪ از زنان 45 ساله و بالاتر نشانه های وزوز را تجربه میکنند. وزوز در بچه های با شنوایی نرمال نادر است اما در بچه های با مشکل کم شنوایی مشخص، بنابر نتایج یک تحقیق 33٪ و بنابر نتایج یک تحقیق دیگر 64٪ تخمین زده شده است. مردها بیشتر از زنان وزوز را تجربه میکنند و علت این امر را این دانسته اند که مردها در خدمت سربازی ،محل کار و فعالیت های تفریحی بیشتر در معرض نویز قرار دارند .به همین ترتیب، کم شنوایی و وزوز در میان مردان با گروه سنی 45 سال و بالاتر نسبت به زنان با گروه سنی مشابه شیوع بیشتری دارد.

مکانیسم های وزوز

وزوز حاد  که به مدت چند روز تا چند هفته طول میکشد، میتواند به علت عفونت گوش، داروها، صدمه به سر یا گردن، تماس بیش از حد با صدای بلند، جرم گوش فشرده شده و تغییر در فشار خون یا متابولیسم ایجاد شود.این نوع وزوز، با ارزیابی مناسب و شرایط اصولی قابل تشخیص و درمان است. وزوز مزمن که به مدت 6 ماه یا بیشتر ادامه دارد نیز میتواند در نتیجه این عوامل ایجاد شود و به احتمال بیشتر در افرادی با مشکل کم شنوایی رخ میدهد.گرچه درمان حقیقی برای بیشتر موارد وزوز مزمن در دسترس نیست ،بیماران میتوانند با کمک گرفتن از کلینیسین هایی که با استراتژی های مدیریت وزوز آشنا هستند ازعلایم وزوز رهایی یابند.

بازدید : 40 یکشنبه 19 مرداد 1399 نظرات (0)

مواردي در زبان فارسي وجود دارد كه نه تنها وجود جنس را دست كم در برخي موارد ثابت مي نمايد بلكه نشان دهنده نوعي تبعيض زباني به نفع جنس مذكر و به زيان جنس مونث است:
1- 1-
گرچه در زبان فارسي دري تمايز جنسي نيست اما تجویز سمعک كلماتي هستند كه هر گاه به تنهايي به كار نروند همواره بر جنس مذكر دلالت مي كنند و اگر بخواهيم همان كلمه را د رمورد زني به كار ببريم بايد پيش و پس از آن كلماتي بياوريم تا مقصود براي ديگر اهالي زبان روشن شود و البته تعداد اين كلمات در زبان فارسي اندك نيست، مثلا كلماتي همچون معلم، مدير، استاد، مهندس، كارگر و ... در مقابل شمار كلماتي كه اگر به تنهايي به كار روند تنها زنان را تحت پوشش قرار مي دهند، بسيار اندك است حتي كلمه آرايشگر كه ظاهرا آرايشگري شغلي زنانه است اگر تنها به مار رود بر مذكر دلالت مي كند. اين مطلب ريشه اي تاريخي، اجتماعي و اقتصادي و حتي مذهبي مي تواند داشته باشد.
2- 2-
در بيشتر زبانهاي هند و اروپايي از جمله ژرمن و رومن واژه مرد و انسان يكي است. مثلا در زبان انگليسي واژه man هم به معناي مرد و هم به معناي انسان است. در زبان فارسي نيز چنين وضعيت حاكم است. در لغت نامه دهخدا يكي از تعاريف ”مرد“ از اين قرار است: ” توسعا: شخص مفرد، كس، انسان، آدمي، آدميزاد“ . گويي از دايره انسانيت خارج است، امري كه در تاريخ و ادب ما نيز رايج بوده است:
مزاجت تر و خشك و گرم است و سرد      ***      مركب از اين چهار طبع است مرد (سعدي)
مرد بايد كه در كشاكش درد                       ***      سنگ زيرين آسيا باشد(سعدي)
از اين مقوله بعدا بيشتر خواهيم گفت.
3- 3-
در زبان انگليسي دست كم ميان he و she تمايز دستوري است اما در همين زبان ضمير مذكر he براي اشاره به كل استفاده مي شود. تنها اخيرا در متون فمينيستي ضمير كل به صورت she نوشته مي شود. در زبان فارسي ضمير مونث و مذكر تمايزي ندارند اما در متون گذشته بار معنايي ”او“ تا زماني كه اشاره به مونث بودن آن نشود، بار مذكر است. چنانكه در يكي از تعاريف ”مرد“ در لغت نامه دهخدا آمده است: ” او: مشاراليه“ و در ميان شواهد اين شعر آمده است: گرمتر شد مرد زان منعش كه كرد(مولوي)
البته در فارسي گفتاري در ايران واژه مرد به جاي او استفاده نمي شود اما همچون در تعريف داده شده گويي مرد بودن در ضمير او يا آنها مستتر است. در غير اينصورت وجود زنان تبصره مي شود.“ [6]
نكته ديگري كه در همين جا بايد اشاره كرد مذكر بودن مطلب است كه نشانه اي از مردانه بودن كلام در متون گذشته است. آنجا كه زن مورد نظر باشد بايد زن گفت جز آن انسان عام برابر با مرد است. خواجه نصير در مورد فرزند مي نويسد: ” و با او تقرير دهند كه جامه هاي ملون و منقوش لايق زنان بود و اهل شرف و نبالت را به جامه التفات نبود“ [7]. با آنكه ضمير او هيچگاه باري از مذكر و مونث بودن نداشته اما منظور خواجه از ضمير او در همه جا مذكر است: ” از مخاطبه عوام و كودكان و زنان و ديوانگان و مستان تا تواند احتراز كند“ [8] ” هم چون زنان و مخنثان كتف نجنباند و دوشها بخسپاند“ [9]. در همه جا منظور از ضمير او، مرد است مگر آنكه تصريح كند : ” اين است سياست فرزندان و در دختران هم برنمط آنچه موافق و لايق ايشان بود، استعمال بايد كرد“. [10]

بازدید : 32 دوشنبه 13 مرداد 1399 نظرات (0)

بسیاری از عملکردهای فیزیولوژیک مجاری نیمدایره ای می توانند  سمعک توسط ویژگی های ساختاری آنها 

توضیح داده شوند. اول اینکه به این علت که جاذبه مخصوص کوپولا وآندولنف یکسان است، بیشتر 

بخش های مجاری نیمدایره ای به جاذبه و دیگر نیروهای خطی حساس نیستند. دوم اینکه مجاری به 

تغییرات سرعت زاویه ای سر یا به عبارت دیگر به شتاب زاویه ای سر پاسخ می دهند. با این حال، 

Rate شلیک عصبی آوران با خروجی یک شتاب سنج ایده ال مطابق نیست. شکل 19.9A نشان می 

دهد که Rate  شلیک عصبی آوران یک ورژن کاهش یافته شتاب سر است؛ به علت غلظت آندولنف 

وجرم کوپولا. برای حرکات سرطبیعی که با حرکات نسبتا سریع وگذرا مشخص می شوند، Rate 

شلیک عصبی آوران نشان دهنده سرعت سر می باشد (شکل 19.9B). برای این حرکات سر، 

اطلاعات مربوط به سرعت سرمی تواند به طور مستقیم توسط مسیر VOR برای تولید حرکات 

جبرانی چشم به کار گرفته شود. این مسئله توضیح می دهد که چرا مجاری برای حرکات سرطبیعی 

به نحومطلوب عمل می کنند وحساسیت زیادی به جابجایی های low F ندارند.

درنهایت اینکه، Rate شلیک عصبی آوران مجاری نیمدایره ای به یک روش دیگر نسبت به خروجی 

یک شتاب سنج ایده ال منحرف می شوند.همانطور که قبلا ذکرشد، پاسخ تحریکی سلول های مویی 

محدوده پویایی بزرگتری نسبت به پاسخ مهاری دارد. بنابراین زمانی که چرخش سر در جهتی باشد 

که پاسخ مهاری تولید می شود، پاسخ های مجرا سریعتر اشباع می شوند نسبت به زمانی که چرخش 

سر در جهتی است که پاسخ تحریکی تولید می شود. این موضوع اساس قانون دوم Ewald است که 

توضیح می دهد که پاسخ های تحریکی مجاری نیمدایره ای قوی تر از پاسخ های مهاری هستند. با 

این حال این عدم تقارن می تواند تنها برای حرکات سر بافرکانس بالا ودامنه زیاد مشاهده شود که 

معمولا در فعالیت های روزانه معمول با آنها مواجه نمی شویم. 

بازدید : 34 دوشنبه 13 مرداد 1399 نظرات (0)

هرلابیرنت حاوی سه مجرای نیمدایره ای می باشد که در سه سطح عمودی متقابل قرار گرفته اند. 

مجاری نیمدایره ای شامل مجرای نیمدایره ای جانبی (یا افقی)، قدامی (یا فوقانی) و خلفی است. 

هنگامی که سر قائم است، سمعک مجرا جانبی در سطحی قرار می گیرد که یک زاویه رو به بالای تقریبا 

30درجه نسبت به سطح افقی می سازد (شکل 19.7A). مجرا قدامی در سطح عمودی قرارمی 

گیرد که تقریبا 45 درجه از سطح frontal به جلو می چرخد (شکل 19.7B). مجرا خلفی نیز در 

سطح عمودی قرار می گیرد اما تقریبا 45 درجه از سطح frontal به عقب می چرخد. این 

سازماندهی منحصر به فرد مجاری نیمدایره ای این امکان را به وجود می آورد که هرمجرا در گوش 

راست با یک مجرا در گوش چپ جفت شود به طوری که آنها در سطوح تقریبا موازی قرار گیرند. 

سطوح این سه مجرا به شکل یک سیستم هماهنگ سه بعدی جفت می شوند. جفت مجاری عبارتند 

از: مجاری جانبی راست وچپ، مجاری قدامی راست و خلفی چپ و مجاری خلفی راست و 

قدامی چپ.

هرمجرا نیمدایره ای ازیک مجرای دایره ای ناتمام تشکیل شده است که به یک حفره مشترک در 

ساک اتریکول وستیبول وصل می شود. در نتیجه یک حلقه بسته که با آندولنف پرشده است، شکل می 

گیرد. ابتدای مجرای مجرا نیمدایره ای در وستیبول برای تشکیل آمپول متسع می شود. کریستای 

آمپول که base آمپول را می پوشاند مجموعه ای با تقریبا 7000سلول مویی می باشد (شکل 19.8). 

پایانه های عصبی که با سلول های مویی تماس سیناپسی ایجاد می کنند برای تشکیل فیبرهای عصبی 

آوران اولیه هرمجرا نیمدایره ای به هم می پیوندند. موهای سلول های مویی در کوپولا قرار گرفته 

اند، که یک جرم ژلاتین مانند است که از base کریستا بالا می رود و به طور کامل آمپول را seal 

می کند. عملکرد کوپولا همانند یک plug است که مجرا نیمدایره ای را به دو بخش تقسیم می کند.

بازدید : 33 دوشنبه 13 مرداد 1399 نظرات (0)

Rate این شلیک عصبی tonic در بین انواع مختلف موجودات 

متفاوت است ،سمعک  اما در پستانداران، Rate متوسط حدود 70 تا 90 شلیک در ثانیه است. دوم، سلول 

های مویی پلاریزاسیون وابسته به جهت دارند. زمانی که استریوسیلیا به سمت کینوسیلیوم خم می 

شود، Rate شلیک عصبی آوران افزایش می یابد و یک پاسخ تحریکی تولید می شود (شکل 

19.6B). به طور عکس زمانی که استریوسیلیا به دور از کینوسیلیوم خم می شود Rate شلیک 

عصبی کاهش می یابد ویک پاسخ مهاری تولید می شود (شکل 19.6C). پاسخ های تحریکی و 

مهاری فیبرهای عصبی آوران متقارن نیستند. فعالیت عصبی تحریکی می تواند از سطح تونیک تا 

حد 400 spike در ثانیه افزایش یابد. ازطرف دیگر، ماکزیمم Range پاسخ های مهاری از سطح 

شلیک تونیک تا عدم فعالیت عصبی می باشد. 

پاسخ های مهاری و تحریکی تنها زمانی که سلول های مویی در سطح پلاریزاسیون شان خم شوند، 

تولید می شوند؛ سطح پلاریزاسیون، سطحی است که از کینوسیلیوم عبور می کند و استریوسیلیا را 

به دو بخش تقریبا برابر تقسیم می کند (شکل 19.6). اگر سلول های مویی در سطحی که عمود بر 

سطح پلاریزاسیون است خم شوند و یا زمانی که آنها در معرض نیرویی که استریوسیلیا را فشرده 

می کند قرار داشته باشند، در این صورت Rateشلیک عصبی تغییر نمی کند.

بازدید : 41 دوشنبه 13 مرداد 1399 نظرات (0)

گیرنده های وستیبولار درسلول های حسی مخصوصی که سلول های مویی نامیده می شوند، جمع 

شده اند. سلول های مویی انرژی مکانیکی تولید شده بوسیله نیروی اعمال شده سمعک به سر را به فعالیت 

عصبی تبدیل می کنند. این نیروها که ازحرکت سر یا جاذبه ناشی می شوند باعث جابجا شدن مایع 

گوش داخلی ودر نتیجه حرکت سلول های مویی می شوند.

شکل 19.4 ساختار سلول های مویی را نشان می دهد. هرسلول شامل سه بخش عملکردی می باشد: 

cilia یا موها، جسم سلولی و پایانه های عصبی آوران و وابران. یک موی بلند ضخیم که کینوسیلیوم 

نامیده می شود، در یک سمت قرارگرفته است و تقریبا 70 موی کوتاهتر که استریوسیلیا نامیده می 

شوند در کنار آن قرارگرفته اند. طول استریوسیلیا با افزایش فاصله ازکینوسیلیوم کاهش میابد.

دو نوع سلول مویی وجود دارد (شکل 19.5) : نوع I ونوع II. جسم سلولی در سلول مویی Type I 

قمقمه ای شکل است که در بخش میانی پهن و در ابتدا و انتها باریکتر است. جسم سلولی تقریبا به 

طور کامل توسط  یک پایانه عصبی آوران وسیع که calyx یا chalic نامیده می شود، دربرگرفته 

شده است. پایانه های عصبی وابران به طور مستقیم با جسم سلولی تماس ندارند و در عوض آنها به 

calyx وصل می شوند. جسم سلولی در سلول های مویی Type II استوانه ای شکل است . چندین 

پایانه عصبی آوران و وابران وجود دارد و هردو آنها به طور مستقیم به جسم سلولی وصل می شوند.

نسبت سلول های مویی Type I به Type II در گونه های مختلف متفاوت است. حتی در گونه های 

مشابه این نسبت از یک ناحیه گیرنده به ناحیه دیگر متفاوت است. بحث کامل تفاوت مورفولوژی و 

توزیع سلول های مویی Type Iو Type II فراتر از این فصل است. با این حال تفاوت هایی در 

اتصال پایانه های عصبی آوران و وابران برای تاثیر اولیه adaptation دو نوع سلول وجود دارد.

باوجود تفاوت هایی بین سلول های مویی Type I وType II ، عملکرد آنها خیلی مشابه است. در 

حقیقت آنها در دو ویژگی مهم مشترک اند. 

بازدید : 36 دوشنبه 13 مرداد 1399 نظرات (0)

طرح های مدیریت برای بیماران با ضایعه وستیبولار تحت تاثیر اندازه و زمان پروسه جبران 

وستیبولار قرار دارد.سمعک  به طور ایده ال تست های عملکرد وستیبولار نه تنها باید اطلاعاتی درباره 

وجود ضایعه وستیبولار فراهم کنند بلکه باید اطلاعاتی درباره سطح جبران نیزدر اختیار گذارند. با 

این حال تعیین سطح جبران با استفاده از تست های تشخیصی موجود ناچیز نیست و نیازمند درک 

کامل پروسه جبران وستیبولار می باشد. این موضوع ودیگر ویژگی های نوروفیزیولوژیک مسیر 

وستیبولار در ادامه فصل بحث می شود.

 سازمان بندی سیستم وستیبولار

انتهای ارگان وستیبولاردر حلزون گوش داخلی در حفره ای که لابیرنت استخوانی نامیده می شود 

قرار می گیرد (شکل 19.2). لابیرنت غشایی که جایگاه گیرنده های وستیبولار می باشد در لابیرنت 

استخوانی قرارگرفته است. فضای گوش داخلی با دو نوع مایع با ترکیب شیمیایی متفاوت پر شده 

است. لابیرنت استخوانی حاوی پری لنف می باشد که ترکیب شیمیایی آن مشابه مایع مغزی نخاعی 

می باشد و نسبت غلظت سدیم به پتاسیم بالاتری دارد. لابیرنت غشایی حاوی آندولنف می باشد که 

ترکیب شیمیایی آن مشابه مایع درون سلولی می باشد و نسبت غلظت پتاسیم به سدیم بالاتری دارد. در 

یک لابیرنت نرمال مایع های آندولنف و پری لنف هیچوقت با هم تماس ندارند.

گیرنده های وستیبولار در پنج بخش مختلف لابیرنت غشایی قرار گرفته اند (شکل 19.3). 3تای این 

گیرنده ها در بخش متسع شده هرمجرا نیمدایره ای که آمپول نامیده می شود قرار گرفته اند. ستیغ 

آمپول (crista ampullaris) در هرآمپول حاوی سلول های حسی وستیبولار می باشد. ابتدای هرسه 

مجرا نیمدایره ای در یک حفره که وستیبول نامیده می شود، به هم می پیوندند. ماکولای اتریکول و 

ساکول در وستیبول قراردارند و حاوی دو گیرنده وستیبولار باقیمانده هستند. سازماندهی سلول های 

حسی در لابیرنت غشایی به سیستم وستیبولار اجازه کشف انواع مختلف حرکات سر رامی دهد.

بازدید : 29 یکشنبه 12 مرداد 1399 نظرات (0)

9.3.3 Madsen Aurical method     

حداقل يك سازنده اديو متر ،مقياس گذاري بلندي سخت افزار و نرم افزار را داخل يك اديومتر و آناليزور بهره الحاقي به هم پيوند مي دهد.اینجا را کلیک کنید مقياس گذاري بلندي به تجهيزلت تست Aurical اشاره دارد . همان طور كه تستMadsen  بر اساس فرايند پيشنهادي Kiessling et al پايه گذاري شده است (1995) . اما فقط با يك مقياس بلندي 7 مرتبه اي مي تواند با اطمينان ارزيابي شود . همانند فرايند هاي مقياس گذاري توصيف شده قبلي نتايجش براي هنجار سازي بلندي براي باندهاي تحريكي باريك استفاده مي شود.

تستContour(cox et al,1997) فرايند مقياس گذاري بلندي با تجويز هنجار سازي بلندي IHAFF استفاده مي شود. تن هاي واربل تحريك شده در يك ترتيب صعودي از 50dB بالاي آستانه تا جايي كه بيمار نشان دهد كه تحريكات به طور راحتي بلند هستند . در هر سطح بيماران نشان مي دهند كدام از 7 دسته بندي ذيل بهتر بندي را توصيف مي كنند.

 تست به حدي ساده است كه به صورت دستي انجام آن امكان پذير است ،اما سخت افزارهايي در دسترس هستند كه بتوانند چندين اديومتر را كنترل كنند و تست بتواند به صورت اتو ماتيك انجام پذيرد. نتايج سه يا چهار سري صعودي ميانگين گرفته شده اند. تقريبا تست در هر فركانس 5 دقيقه در هر گوش وقت مي گيرد(cox, 1995). 

يك برنامه نرم افزار كهVIOLA ناميده مي شود (ورودي ديداري/الگوريتم جايگزين شده خروجي) كار محاسبه كردن منحني ورودي-خروجي مبتني شده بر اساس نتايج تست ‍contour را آسان مي كند. در هر فركانس يك منحني ورودي- خروجي با دو آستانه تراكم و دو نسبت تراكم مي تواند كشيده شود. اين براي تجويز سمعك ها يي كه با افزايش سطح ورودي نسبت هاي تراكمي افزايش يا كاهش مي يابند مفيد است.

روشMadsen Aurical

شيوع دو برابر باندهاي باريك نويز ارائه مي شوندو بيماران بلنىي خوىشان را با استفاده از اسكالهاي ذيل برأورى مي كنند

تحريك هايي كه در 10 سطح به طور مساوي قرار داده شده اند ارائه مي شوند ، هر ارائه به طور دو بار در هر دستور كاذب-تصادفي (ولي با يك تمايل به افزايش سطح) از 50dB HTL تا بالاي UCL +5 dB .HTL  و UCL قبل از مقياس گذاري بلندي تعيين مي شوند.    

بازدید : 35 یکشنبه 12 مرداد 1399 نظرات (0)

نظریه استفاده از تقویت خطی برای بازگرداندن دریافت بلندی نرمال نزدیک 25 سال است.  سایت دکتر ولد بیگی اولین فرایند عملی کلینیکی برای انجام دادن هنجار سازی بلندی ،رشد بلندی در  فرایند باندهای نیم اکتاوی بود(LGOB). در این فرایند در بیمار با آسیب شنوایی از نوعی نویز باریک باند در معیار بلندی هفت مرتبه ای استفاده می شود.متوسط سطوح متناظر برای هر دسته بلندی با سطوح مورد نیاز برای تولید همان دسته ها در افراد با شنوایی نرمال مقایسه می شود.برای هر سطح ورودی بهره مورد نیاز برای هنجار سازی بلندی استنباط می شود.فرایند به آسانی با استفاده از هدف خاص نرم افزاری یا سخت افزاری مانند سمعک های برنامه ریز      Resound  یا  Madsen Aurical انجام می گیرد.اگر این فرایند برای هر سمعک با آستانه های تراکمی تنظیم پذیر به کار برده شود ، در این صورت آستانه های تراکمی باید به صورت مستقل از نتایج LGOB تجویز شوند.

 IHAFF 

در اواسط 1990 گروهی از کلینیکین ها و محققان ملاحظه کردند که یک نیاز ضروری برای یک فرایند کاربردی وجود دارد که بتواند برای هر سمعکی با رنج دینامیک رنج وسیع تراکمی قابل تنظیم بکار رود .این گروه میدان تنظیم سمعک مستقل نامیده شدند(IHAFF) و تجویزی که آنها بکار می گیرند از مقیاس گذاری بلندی برای هنجار سازی بلندی درهر فرکانس استفاده می کند.فرایند مقیاس گذاری بلند ی خاص که استفاده می شودContour Test  نامیده می شود.در IHAFFContour protocol برنامه نرم افزار VIOLA ،هنجار سازی بلندی در یک معیار سه مرتبه ای روی یک عملکرد ورودی-خروجی در هر فرکانس را که مقیاس گذاری بلندی انجام می شود فراهم میکند.وقتی که سیگنال کامل گفتاری در سطوح مورد نیاز  برای افرادی با شنوایی نرمال باشد، بلندیش  به ترتیب بصورت(ملایم،متوسط و بلند) براورد می شود، این معیار سه مرتبه ای سطوح خروجی مورد نیاز برای هنجار ساختن باندهای 13 اکتاوی گفتار را نشان می دهد. سطوح گفتار واقعي پذيرفته شده و شكل منحني گفتار كه با استفاده از فرايند، نتيجه گرفته شده است هيچ تاثيري روي شكل منحنيI-O  تجويز شده ندارد. ولي ترجيحا نوعي معيار سه مرتبه اي روي منحني I-O پيوسته اصولي تعيين مي شود كه به عنوان اهداف شناخته مي شوند. براي تنظيم آسانتر سمعك در يك كوپلر ميزان خروجي در اين گراف با واحد  SPL در يك كوپلر 2cc بيان شده است.    

نمونه اي از منحني ورودي-خروجي ىر فركانس 2000 كه توسط نرم افزار VIOLAو براساس روش IHAFF تجويز شده است

با همه اين فرايندهاي هنجار سازي بلندي ،خواندن فرايندهاي تراكم در هدف گراف I-O امكان پذير نيست چونكه هنجار سازي بلندي كامل نيازمند اين است كه تراكم زير سطوح ورودي متناظر آستانه هاي شنوايي نرمال نگه داشته شود. 

LGOB

شيوع سه برابر باندهاي نيم اكتاوي نويز در فركانس هاي راندوم و سطوحي بين آستانه و راحتي ارائه مي شوند . تست در فركانس هاي 250HZ تا 4KHZ انجام مي شود .بيماران بلندي خودشان را با استفاده از اسكال هاي ذيل برآورد مي كنند

1 . غير قابل شنيداري   2 . خيلي ملايم   3 . ملايم    4 . خوب    5 . بلند   6 . خيلي بند   7 .بيش از حد بلند    

                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                

بازدید : 45 شنبه 11 مرداد 1399 نظرات (0)

مناطق سرکوب خاص برای یک نورون شنوایی.اینها در کنار دو طرف نوک و دم ( که نشان داده شده است) قرار دارند. معیار سرکوب کاهش 20% در پاسخ به یک probe دقیقا بالای استانه در فرکانس ویژه بود. SPL، شدت فشارصدا.

 

کد گذاری مکانی در مقایسه کد گذاری زمانی محرک های پیچیده:

بحث فوق باعث میشود تا بفهمیم ویژگی محرک های پیچیده چگونه کد گذاری می شوند.منظور از محرک های پیچیده محرک هایی است که طیف های پیوسته و عریض دارند مثل طیف هایی که در جهان واقعی با ان مواجه می شویم. صداهای گفتار مثل محرک سایت های پیچیده معنی دار که تا حدی stereotype شده اند و می توانند برای ازمایشگاه ترکیب شوند در این جا مورد ازمایش قرار میگیرند. صداهای گفتاری در بسیاری از مطالعات عصب شنوایی استفاده شده اند.(بری خلاصه بهGeisier, 1998  مراجعه کنید).یک دیدگاه برای ارایه هجاهای واکه یا همخوان-واکه و مشاهده حدی که گروه های بزرگ نورون ها شکل طیف محرک ها را حفظ میکنند، وجود داشته است.

اگر محرکی را وارد میکروفون-امپلی فایر و بلندگو کنیم در نظر میگیریم که این محرک تمام و کمال بوسیله سیستم نشان داده و از طریق سیستم منتقل شده است در صورتی که طیف دامنه صوت خروجی مطابق ورودی صوتی باشد (همانطور که انالیز فوریر تعیین کرده است). به دلیل سازماندهی ظاهر حلزون در مرد اصل انالیز فرکانسی ،؛ منطقی است که تست انتقال اطلاعات از طریق فیبرهای عصب شنوایی انالوگ است. یک راه ازمایش این، اندازه گیری پاسخ های نورون های زیادی به یک محرک خاص و رسم پاسخ نرمال در برابر CF است. اگر شکل neurogram نهایی شبیه به طیف دامنه محرک باشد می توانیم ادعا کنیم که محرک کاملا ارایه شده است. یک نوع تحلیل فرض می کند که محرک با استفاده از یک کد rate-place کد گذاری شده است. که بر طبق ان هر نورون اهمیت CF خود را در طیف محرک بوسیله بزرگنمایی میزان firing rate نشان می دهد.شکل 21-11 نتایج خاص یک محرک واکه را نشان می دهد. ستون سمت چپ شکل 21-11 پاسخ سرعت بسیاری از نورون ها را به واکه ترکیبی /Ɛ/ که بارها در سه سطح مختلف تکرار می شد نشان میدهد ( dBSPL38،58،78). واکه بوسیله یک مجموعه tonal ارایه می شود.و طیف دامنه ان در پایین شکل 21-11 نشان داده شده است. سه هارمونیک مهم در قله های طیف ظاهر می شوند. ازانجا که واکه ها وقتی که فقط شامل سه هارمونیک اول باشند کاهش داده شوند می توان به خوبی از هم متمایزکرد ، علاقمندیم بدانیم ایا پاسخ عصبی، قله های هارمونیک را حفظ می کند یا خیر.در این ازمایش میزان پاسخ های نورونی از PSTHهای برحسب مدت زمان ارایه محرک محاسبه می شد. و میران پاسخ هر نورون به واکه بر فرکانس ویژه ان ترسیم می شد. برای اینکه ترسیم همه پاسخ ها بر روی یک محور ممکن باشد میزان پاسخ هر نورون نرمال نسبت به فایرینگ ریت حداکثر نرمال شده است. در نهایت فایرینگ ریت نرمال شده میانگین برای گروه های فرکانس تعریف شده محاسبه شده است و نقاط میانگین گرفته شده با یک خط یکپارچه به هم وصل شده اند. اگرچه چهارچوب انالیز ممکن است مشکل بنظر بیاید نکته اصلی ساده است: قله های هارمونیک در نوروگرام در شدت پایین حفظ شده اند اما با افزایش شدت محرک کمتر قابل تشخیص می شوند.در 78 dBSPL نمی توان انها را تشخیص داد. از جمله دلایل ان هم فشرده سازی و هم سرکوب است. در شدت های بالاتر از نورون ها با CFهای نزدیک به هارمونیک ها با حداکثر سرعت شلیک می شوند. سرعت پاسخ از نورون ها که روی موج هارمونیک تنظیم شده اند با اجزای tonal مجاور که بر مرزهای منحنی های کوک فرکانسی خود می افتند سرکوب می شوند. طرح های کد گذاری مکان-سرعت براساس فایرینگ ریت های حالت ثابت نورون ها نسبت به CF انها بشدت محدود ظاهر می شود.

بازدید : 35 شنبه 04 مرداد 1399 نظرات (0)

گزینه دیگر ، بدست آوردن REDD سراسر فرکانس ها و بکار گرفتن آن برای اندازه گیری آستانه های بر حسب HL است. این اندازه گیری تفاوت بین Dial ادیومتر بر حسب dBHL و مقادیر گوش واقعی بر حسب dB SPL است که با استفاده از میکروفن پروب بدست آمده است. با میکروفن پروب نزدیک پرده گوش ، REDD از طریق تفریق Dial ادیومتر بر حسب dBHL از مقدار شدت ثبت شده در کانال گوش تعیین می شود. با ارائه تون هایی در سرتاسر فرکانس ها در سطح شدت ارائه شده ، شنوایی شناس می تواند به سرعت مقادیر REDD ویژه هر فرد را تعیین کند.

سطح شدت فوق آستانه به منظور تعیین REDD برای جلوگیری از مداخله سطح نویز استفاده  سمعک می شود که می تواند آستانه ها را به طور متوسطی پائین آورد. اندازه گیری به منظور بدست آوردن REDD ویژه هر فرکانس می تواند فوق آستانه ای بدست آید چون REDD صرف نظر از میزان کم شنوایی فرد باقی می ماند. زمانیکه بدست آمد ، REDD می تواند به همه اطلاعات ادیومتریک بدست آمده ( مثل آستانه و LDL ) بر حسب dBHL زمانیکه به dB SPL تبدیل می شود ، پاسخ دهد. این کار نیاز به انتقال بر اساس میانگین را حذف می کند. به یاد داشته باشید که این روش ها اطلاعات dB SPl گوش واقعی را بدست می آورند. نهایتا ، آستانه برحسب dB SPL هدف برای مشخص کردن توانایی شنیدن پاسخ سمعک در طول اندازه گیری میکروفن پروب می شود. سمعک ها بر اساس استفاده از اطلاعات بدست آمده در کوپلر 2cc ، سفارش داده می شود ، بنابراین اطلاعات هدف نهائی باید هنوز به کوپلر 2cc برگردد از طریق اندازه گیری گوش واقعی یا با استفاده از تغییرات میانگین گیری. این دو پروسه توضیح داده شده در بالا باید اطلاعات یکسانی بدست آوردند. در ابتدا همه پاسخ ها بر حسب dB SPL اندازه گیری می شود و بعد مقادیر صحیح ویژه هر فرد بدست می آید و سپس به نتایج dBHL تبدیل می شود. این اندازه گیری می تواند با ادیومتر جداگانه و سیستم گوش واقعی انجام شود. بسته به چارچوب کلینیکی جایگذاری سیستم ها ممکن است با مهارت صورت نگیرد. بسیاری از ادیومترهای جدیدتر این سیستم ها را ترکیب می کنند و به طور اتوماتیک اطلاعات مربوط به dBHL و dB SPL را ثبت می کنند.

مثال بالینی از REDD

DSL اجازه ثبت اطلاعات ادیومتریک را بر حسب dBHL یا dB SPL گوش واقعی می دهد. زمانیکه در dBHL ثبت می شود ، میانگین ، انتقال اطلاعات مناسب سن برای تبدیل اطلاعات ادیومتریک به dB SPL استفاده می شوند. برنامه های دیگری ممکن است میانگین داده های بزرگسالان را در هر زمانی استفاده کنند. این دلیل اینکه چرا اطلاعات تولد فرد را با DSL وارد میکنیم است. علاوه براین ، شنوایی شناس می تواند به طور فردی REDD اندازه گیری شده را ثبت کند و این مقادیر به جای مقادیر میانگین در نظر گرفته می شوند. DSL از مقادیر ادیومتریک مثل آستانه ها و حدود فوقانی راحتی ، در تعیین محدوده پویایی فرد استفاده می کند. بازبینی و اهداف کوپلر کلی تر هستند با هدف نگهداری گفتار آرام ، متوسط و بلند در محدوده پویایی فرد.

جدول 5-5 اطلاعات کوپلر 2cc از سمعکی را که با نرم افزارهای DSL بدست آمده گزارش می کند. در نیمه بالایی جدول 5-5 انتقال dBHL به dB SPL بر اساس میانگین داده هاست. در نیمه پائینی جدول 5-5 مقادیر REDD ویژه هر فرد در انتقال اطلاعات ادیومتریک از dBHL  به dB SPL ثبت و مشخص شده بود. مقادیر REDD ثبت شده مثبت و منفی هستند که دو انحراف از استاندارد مقادیر متوسط REDD  در مطالعات Valente و همکارانش برای گوشی های داخلی بدست آمدند. زمانیکه تبدیل dBHL به dB SPL پیش بینی شده ، اطلاعات بدست آمده یک سمعک قوی تر و با تراکم وسیع تری را پیشنهاد می کنند و زمانیکه REDD برای هر فرد تعیین شد سمعک را سفارش می دهند. این نکته مزیت استفاده از داده های ویژه هر فرد را به جای انتقال میانگین نشان می دهد.

بازدید : 36 سه شنبه 31 تیر 1399 نظرات (0)

انتخاب و تنظیم وسایل کمک شنوایی در بزرگسالان

هدف این فصل آموختن چگونگی انتخاب و ارزیابی تکنولوژی که شامل وسایل کمک شنوایی در بزرگسالان به دانشجویان است. بدین منظور دانشجویان باید یک چارچوب برای توسعه تنظیم سمعک فراهم آورند زیرا تنظیم وسیله کمک شنوایی هم یک علم است و هم یک هنر. این بخش در سمعک همین موضوع بحث میکند. چارچوب اصلی شامل این است که شنوایی شناس مجبور به اندازه گیری ، تصمیمات اولیه که باید درمورد انتخاب و سفارش سمعک ها اتخاذ شود ، سفارش و انتخاب سمعک ، تنوع در انتخاب ، راهنمایی ، پیگیری و تنظیم پاسخ های سمعک و تخمین خروجی آن می باشد. این ضروری است که اجزای گوناگون به هم وابسته باشند. بعنوان مثال ، اندازه گیری مربوط به بیمار باید از سمعک مناسب استفاده کنیم و عملکردش را ارزیابی کنیم. شنوایی شناس مجبور است همیشه بعضی چیزها را در مورد سیستم شنوایی اندازه گیری کند و یا از میانگین داده ها استفاده کند. سمعک ها براساس روش های بسیاری تنظیم میشوند.

انواع بسیاری از تحقیقات ضروری است برای اینکه مطمئن شد شنوایی شناس چیزهایی که برنامه ریزی شده بود انجام داده است. سرانجام برای اینکه از اثرات مثبت سمعک روی فرد آگاه شویم یک ارزیابی ضروری است. به دنبال اطلاعات توضیح داد شده یک راه منطقی برای انتخاب ، تنظیم و ارزیابی سمعک در بزرگسالان شرح داده میشود.

این چارچوب ثابت است و توسعه راهنمایی تنظیم وسایل کمک شنوایی گوناگون که هرساله توسط کارشناس چاپ میشود. Valente و همکارانش یک گواهی پایه ای جامعی بعنوان راهنمایی تنظیم وسایل کمک شنوایی ایجاد کردند. این متن براساس طرح کلی راهنمایی و جزئیات فراهم آمده در مجموعه اهداف ازقبل صورت گرفته استوار است.

علاوه براین ، احتمالا ، مولف مدرک برجسته ای برای حمایت از پیشنهادش در این فصل دارد.

در اولین ویراست این متن ، انتخاب و تنظیم وسایل کمک شنوایی مرسوم و وسایل کمک شنوایی قابل برنامه ریزی / دیجیتال در بخش های جداگانه مورد بحث قرار می گرفتند. این روش نادرست بود و بنابراین انتخاب و تنظیم وسایل کمک شنوایی اکنون در یک بخش مورد بحث قرار می گیرند. اگرچه در سفارش و تنظیمات از قبل صورت گرفته بین این تکنولوژی ها تفاوت هایی وجود دارد و این تفاوت ها در سرتاسر این بخش بیشتر میشود.

وسایل کمک شنوایی مرسوم بوسیله یک کامپیوتر میانجی یا برنامه ریز دستی قابل برنامه ریزی نبودند. تفاوت بین وسایل کمک شنوایی مرسوم و قابل برنامه ریزی این است که باید پاسخ های وسایل کمک شنوایی به طور مناسبی انتخاب شوند قبل از اینکه وسیله کمک شنوایی مرسوم دریافت گردد. سمعک های قابل برنامه ریزی اتاقی برای خطا عرضه می دارند چون بتواند پارامترهای گوناگون را با مهارت تعیین کند. بنابراین سمعک های مرسوم میتوانند انعطاف کمتری داشته باشند و مشخصات سفارشی جامع تری داشته باشند. علاوه براین تفاوت سمعک های مرسوم از قابل برنامه ریزی در این است که چگونه شنوایی شناس با مشخصات سمعک و سازنده آن اثر متقابل دارد.

بازدید : 36 دوشنبه 30 تیر 1399 نظرات (0)

تنها بخش tricky کمی در هر دو فرآیند RECD شناخته شده است که عمق پروب استفاده می شود زمانی که پاسخ گوش واقعی اندازه گیری می شود. برنامه ها و فرآیند ها برای آن هایی که در مورد اندازه گیری REAG بحث می کنند، مساوی هستند

 

اجازه دادن به تغییر کانال های گوش با عمل جراحی:

همانطور که در پانل داخل بخش 9.2.4 توضیح داده شده، اگر REUG به طور خاص به عنوان نتیجه  سمعک جراحی باشد، نگه داشتن یک REUG فرد در فیتینگ سمعک منطقی به نظر نمی رسد.بهر حال اگر فرد یک پاسخ القایی هدف برای آن فرد اتخاذ نموده و به دست آورد، این قضیه اتفاق می افتد. راه حل استفاده از یک هدف REAG به نسبت هدف بهره القایی است. اگر شیوه تجویز که شما استفاده می کنید، بطور خاص یک هدف REAG را ارائه ندهد (فقط DSL و NAL-NL1 انجام گیرد). شما بایستی REUG را به هدف بهره القایی برای تبدیل به یک هدف REAG بیافزائید. ارزش های مناسب برای REUG در جدول 4.6 یافت می شود.

 

تایید و دستیابی به پاسخ گوش واقعی تجویزی:

مهم است که تایید شود پاسخ گوش واقعی تجویزی براستی به دست آمده است. اندازه گیری بهره گوش واقعی فقط در سمعک های غیر خطی ارزشمند است، همانطور که در سمعک های خطی است. در سمعک های غیر خطی، عملکرد با تنها پاسخ بهره-فرکانسی و پاسخ اشباعی می تواند خلاصه شود، همانطور که می تواند در سمعک های خطی باشد. مشکل به 2 روش می تواند حل شود. پاسخ بهره گوش واقعی در 3 سطح ورودی همچون 50، 60 و 80 dBspl می تواند اندازه گیری شود و پاسخ های هدف در آن سطح مقایسه شود. اگر یک اتصال (match) منطقی بدست آید، بشدت بر خلاف آن سه خواهد بود که اختلافات مشخص در سطوح میانی خواهد بود. متناوبا مشخصات تراکمی می تواند با منحنی ورودی- خروجی سمعک برپا شود. یک منحنی بایستی در هر کانال یک سمعک چند کانال به کار رود. اگر این ها صحیح بود بعدا تنها یک منحنی پاسخ بهره-فرکانس مورد نیاز خواهد بود. این امر بایستی در ورودی سطح میانی همچون 65dBspl اعمال شود.

سمعک های غیر خطی بایستی با یک تحریکات باند عریض اندازه گیری شود (بخش 4.3.1 را ببینید) یک مشکل که می تواند ناشی از برخی از سمعک ها باشد، آن است که نمای یک سیگنال آزمایشی باند عریض مسطح همچون نویز، باید تضعیف شود. این مشکل با استفاده از سیگنال آزمایشی پیچیده تر قابل حل است (مثل پالس ها) به طوری که سمعک با آن به عنوان یک سیگنال خواسته رفتار می کند. سازندگان سمعک از این مشکل آگاهی دارند و امروزه حالت های تست فراهم می نمایند که این برنامه های کاستن از نویز غیر فعال می شود. سرانجام آیا هنوز تقشی برای امتحان کردن آستانه با سمعک برای تأیید عملکرد سمعک وجود دارد؟ احتمالا، اما زمانی که کاربرد عمده در امتحان کردن نوزادان وجود دارد، ما می توانیم این سوال را در فصل 15 بررسی کنیم.

 

تأیید  و میزان سازی خوب OSLP 90  :

حداکثر خروجی سمعک بایستی بصورت ....... ارزیابی شود. در همه ی بیمارانی که قادر به نشان دادن بلندی نا مناسب یا بیش از حد هستند. به علت OSPL 90 بیش از حد، که عامل یک آزمایش اولیه ی منفی شدید در سمعک هاست، ارزیابی خروجی حداکثر بایستی در تعیین فیتینگ اعمال شود نسبت به پیگیری اولیه. تناسب حداکثر خروجی بایستی در پیگیری اولیه بیشتر ارزیابی شود. حداکثر خروجی بوسیله پرسیدن از مریض در مورد ارائه ی شدت بلندی صداها در کلینیک ارزیابی گردد و بوسیله پرسیدن از بیماران در مورد عکس العملشان به شدت صداها، بعد از آنکه یک فرم برای استفاده از سمعک ها در محیط های خانگی داشته اند، ارزیابی می شود (پانل را ببینید). یاد آور می شود که هر متغیر که در پیوند ..... اعمال می شود (.......................................) در طول فیتینگ اثر مشابه بر حداکثر خروجی خواهد داشت که آن ها روی بهره دارند.

هشدار:

اندازه گیری های گوش واقعی در 80 یا 90 dBSPL :

اگر 90 dBspl  خیلی بالا باشد، ارائه سطح ورودی 80 یا 90 dBspl می تواند تجربه ابتدایی ناخوشایندی برای مریض باشد. این امر به روش های زیر حداقل می شود:

ابتدا در 70 dBspl  جاروب نمائید.

توضیح دهید که صدا بایستی بلند باشد اما هرگز نباید عامل ناراحتی باشد.

دوباره به بیمار اطمینان دهید  که شما جاروب را بسرعت متوقف خواهید کرد سپس به بیمار این امر را نشان دهید.

ارزیابی حداکثر خروجی سمعک:

ابتدا مطمئن شوید که صداها باعث ناراحتی نمی شوند.

1- چندین شدت صدا شامل یک جاروب  تون خالص یا تون واربل در 80 یا 90 dBspl  به بیمار ارائه دهید. بوسیله ی صدا های کمی پیچیده در طیف غالب فرکانس پایین و فرکانس بالا تکمیل شود. این موارد می تواند بوسیله ادیولوژیست تولید شود. سطح دقیق آنها موضوع ارائه شده ای نیست که آنها به طور کافی برای اشباع شدید هستند. صداهای سطح بالای مناسب به آسانی میتواند بوسیله ضربه زدن به یک فنجان بوسیله ی قاشق، کف زدن دست و بلند صحبت کردن نزدیک بیمار (یا با استفاده از گفتار ضبط شده) اعمال گردد. در هر کدام از موارد توضیح به بیمار که شما هستید در مورد برای اعمال صداها که بایستی بلند باشد اما ناراحت کننده نمی باشد و آنکه شما نیاز به تعیین بلندی نشان دارید، به طوری که شما بتوانید به طور مناسب سمعک را تطبیق و تنظیم نمائید.

بازدید : 38 شنبه 28 تیر 1399 نظرات (0)

این مطالعات کشف کردند که اندازه گیری های زمان نهفتگی ABR استاندارد نزدیک100 درصد دقت در شناسایی همه تومورهای بزرگتر از1cmExtra canilicular و  intra canilicular دارد.با این حال برای تومورهای کوچکتر از1cm حساسیت اندازه گیری های زمان نهفتگی سمعک استاندارد در مطالعات گوناگون از63 تا93 درصد می باشد، با میزان پاسخ های غلط-منفی از7 تا37 درصد.

این میزان وسیع حساسیت احتمالا نتیجه شرایط تشخیصی متفاوت انتخاب شده است(Danetal1997).

در سال1991NIHCDC اظهار کرد که Gd-DTPA MRI استاندارد طلایی برای تشخیص یک وستیبولار شوانوما است.

Gd-DTPA MRI شناسایی قابل اطمینان، سایز و محل تومر را به کوچکی0/3mm در ناحیه کانال شنوایی داخلی فرهم می کند.(Houseet)

چرا اندازه گیری هایABR استاندارد نمی تواند تومرهای کوچک را تشخیص دهد؟

دو مولفه مورد نیاز که برای تشخیص تومور در هر اندازه گیریABR استفاده می شود عبارتند از:1)تومور فشار کافی به قصد غیر همزمان سازی، مسدود کردن یا بطور کامل تغییر دادن مشخصات انتقالی عصب8 را اعمال می کند و2) تومور بر تعدادی از اجزا(عناصر) عصب8 اثر می کند.بطور واضح، هر کدام از اندازه گیری هایABR ممکن است اگر حتی هر کدام از این دو مولفه مورد نیاز وجود نداشته باشد رد شوند.با این حال برای اندازه گیری های زمان نهفتگیABR استاندارد مثل تاخیرهایI-V وIT5 یک مولفه اضافی وجود دارد، سومین مولفه مورد نیاز: تومور باید برفعالیت آن عناصر نورونی که در زمان نهفتگی قله پاسخ های ساقه مغز به محرکات را تشخیص می دهند، اثر بگذارد. به بیان دیگر، اندازه گیری های نرمال زمان نهفتگیABR استانداردتنها به وسیله یک زیر مجموعه از فیبرهای عصب شنوایی تعیین می شود.به ویژه همان طور که قبلا بحث شده، زمان نهفتگی ABR استاندارد به وسیله فیبرهای فرکانس بالا تعیین می شود. بیشترین میزان شکست در تعیین کردن تومورهایintra canalicular شگفت آور نیست چون که زمان نهفتگیABR استاندارد امکان پذیر هستند اگر فعالیت همزمان فیبرهای عصب 8 که زمان نهفتگی را تشخیص می دهند بطور کامل به وسیله تومور محاصره نشده باشند.بدین گونه حتی اگر یک تومور کوچک تعداد مهمی از عناصر نورونی فعال شده را که فرکانس های میانه تا پایین را ارائه می دهند تحت تاثیر قرار دهد، زمان نهفتگی قله ممکن نیست زیاد تغییر کند چون که فعالیت این عناصر تشخیص دادن زمان نهفتگی قله ABR استاندارد نیست. اگر یک تومور منجر شده باشد که بیمار توجه پزشکی بخاطر علایم اتولوژیک روی بیاورد، پس آن می تواند در نظر گرفته شود که تومور فشاری را بر روی تعدادی از

عناصر عصبی اعمال کرده است. اگر اندازه گیری های زمان نهفتگیABR استاندارد تومور را تشخیص بدهد، پس تعداد کافی از عناصر عصبی که زمان نهفتگی قله را تعیین می کنند تحت تاثیر قرار گرفته اند.بااین حال اگر اندازه گیری های زمان نهفتگیABR نتواند تومور را تشخیص دهد، پس تعداد کافی از عناصر عصبی مناسب تحت تاثیر قرار نگرفته اند.این یک شکست محتمل است که روی تعدادی از عناصر عصبی مناسبی که اندازه گیری های زمان نهفتگی را نسبت به بعضی غیر حساس میکند، اثر می گذارد، اما نه همه آنها، روی تومرهای کوچک.ما فرض می کنیم که موفقیت متنوع اندازه گیری های زمان نهفتگیABR استاندارد در تشخیص دادن تومورهای کوچک در نتیجه ساختارهای نوروآناتومیکی اساسی متنوع فیبرهای عصب 8 و مکان متنوع و تجاوز تومورهای کوچک است. ما در مورد این مسئله در بخش های بعدی بحث می کنیم وقتی که ما یک اندازه گیریABR جدید را که این مشکل را به دام می اندازد را مرور می کنیم. به علاوه اگر کم شنوایی حلزونی همراه با تومور باشد، نتایج زمان نهفتگی به دلیل وسیع شدن فیلتر حلزون کاهش می یابد که ممکن است طول زمان نهفتگی به وسیله تومر جبران شود. بدین گونه اندازه گیری های زمان نهفتگیABR استاندارد ممکن است بین محدوده نرمال باقی بماند. این اثر جبرانی کم شنوایی حلزونی روی زمان نهفتگی ممکن است در بعضی از موارد به عنوان فقدان حساسیت اندازه گیری زمان نهفتگی استاندارد محاسبه شود.اگر زمان نهفتگی اغلب به تاثیرات تومورهای کوچک حساس نباشد،پس در رابطه با دامنه موج 5 چطور؟؟

بازدید : 39 چهارشنبه 25 تیر 1399 نظرات (0)

معمولا اگر ECOG و ABR ثابت باشد و تغییرات نهفتگی قابل توجهی نداشته باشد در پایان جراحی سیستم شنوایی سالم در نظر گرفته می شود. رنج وسیعی از خروجی های پاتولوژیک دیده می شود شامل: فقدان AP ECOG و ABR، فقدان ABR اما وجود AP ECOG، وجود سمعک AP ECOG اما فقدان یا اعوجاج موج پنج ABR. تمامی این نتایج نسان می دهد که عصب شنوایی و یا حلزون آسیب دیده اند و پس از عمل شنوایی آسیب دیده است.

در حالیکه بیشتر کاربرد های جراحی ای که مانیتورینگ استفاده می شود در موارد اتونورولوژیک است روش های جراحی ای وجود دارد که ECOG می تواند مفید باشد. برای مثال کاهش فشار ساک آندولنفاتیک در بیماران منیری . در موارد دیگری SP و AP می تواند در ارزیابی میزان ترومای وارد شده به ساختار های گوش داخلی مفید باشد. در برخی موارد اندازه گیری ECOG  حین عمل در پیش بینی نتایج بعد از عمل مفید است. 

نوروپاتی شنوایی

نوروپاتی شنوایی وضعیتی است که ABR غایب اما OAE قابل اندازه گیری است. در برخی موارد می توان CM و یا AP چند جزئی را در پاسخ به محرک کلیک با شدت بالا اندازه گیری کرد. حضور CM با این فرضیه که افراد دارای نوروپاتی شنوایی دارای عملکرد سلول های مویی خارجی هستند سازگار است. در بیشتر موارد پتانسیل های حلزونی ثبت شده از الکترود ماستوئید برای اندازه گیری ABR استفاده می شود.  مشخصا اگر الکترود ثبت به حلزون نزدیک تر باشد این ثبت ها افزایش می یابند. (یعنی الکترود TM یا TT) اولین مشکل تشخیصی این است که احتمال اینکه پتانسیل CM ثبت شده واقعی است را حتمی کنیم تا اینکه محرک آرتیفکتی باشد که توسط الکترود های ثبت جمع آوری می شود.

برای بهبود بخشیدن به ثبت CM باید از تون برست نسبتا طولانی که قطبیت آن تغییر نمی کند استفاده شود. CM به صورت نوسانی سینوسی ظاهر می شود که تا زمانی که محرک وجود دارد موجود می باشد. محرک آرتیفکت هم خصوصیات مشابهی دارد. باید تا حد امکان مبدل محرک را از الکترودهای ثبت دور نگه داشت. شیوه ای نسبتا ساده برای افتراق CM از محرک آرتیفکت این است که لوله گوشی اینسرت را محکم ببندید و ثبت را تکرار کنید. اگر پاسخی که به دست آورده اید محرک آرتیفکت باشد، اگر جهت مبدل اینسرت فون و الکترودها تغییر نکند نباید تغییر کند. اما محکم بستن لوله گوشی اینسرت به طور قابل توجهی سطح سیگنال را کاهش می دهد و CM را کم یا حذف می کند.

کاربرد های AP چند جزئی الکتریکی تحریک شده در عمل کلینیکی

کاربرد اولیه ی اندازه گیری ECAP در کاربران کاشت حلزون ومعمولا در کودکان است. امروزه کاربردی معمولی برای کودکان 10 تا 12 ماهه کاندید کاشت است. کاشت زودهنگام برای ادیولوژیست برنامه ریز مشکلاتی ناشی از مهارت های زبانی محدود، تجربه شنیداری محدود و فواصل توجهی کوتاه ایجاد می کند. معمولا برنامه ریزی کاشت به با گسترش پتانسیل عمل تک فازی (MAP) برای هر الکترود در چیدمان کاشت شده به اندازه گیری آستانه رفتاری نیاز دارد. روند برنامه ریزی پردازشگر گفتار در کودکان مشکل است. ممکن است در این بیماران از NRI/NRT برای اندازه گیری ECAP استفاده کنیم

بازدید : 37 سه شنبه 24 تیر 1399 نظرات (0)

OSPL90 براي سمعك هاي غير خطي

البته سمعك هاي خطي كه در آن ها شكل پاسخ فركانسي ويا بهره با سطح ورودي تغيير ميكند وجود دارند. وقتي بهره با افزايش سطح ورودي كاهش پيدا ميكند، انتخاب دقيق OSPL90 نسبت به سمعك هاي خطي كمتر بحراني ميشود. اگر بهره به طور مناسب در سطوح ورودي بالا كاهش يابد سمعك ممكن است هرگز صداهاي نارحت كننده اي را براي هر سطح ورودي كه فرد استفاده كننده سمعك با آن روبه رو ميشود ، توليد نكند. Killion استدلال ميكند كه در افراد داراي كم شنوايي ملايم يا متوسط ، محدود كردن به هيچ وجه ضروري نيست در صورتيكه مقدار بهره فقط براي دادن درك نرمال از بلندي اینجا کلیک کنید  مورد نياز است.البته هميشه احتمال ايجاد  OSPL90 بسيار پايين وجود دارد به طوري كه يك استفاده كننده سمعك قادر به دريافت SPL خاص است در صورتيكه سمعك اصوات را به اندازه كافي بلند كند.هيچ كسي هنوز يك تعديل ساده براي تجويز OSPL90 كه اجازه تاثيرات بهره ي غير خطي را بدهد، اختراع نكرده است بنابراين يك راه حل عملي جهت استفاده يكسان از تجويز OSPL90 مربوط به سمعك هاي خطي وجود دارد.

9.6.6  OSPL90 براي كم شنوايي هاي انتقالي وآميخته

 تاثير عمومي كم شنوايي انتقالي روي نياز هاي آستانه ها ، نارحتي ، بهره وتعديل در بخش 9.4 بحث شده بود. فرض كنيد در فردي با كم شنوايي آميخته ما قبلا بهره تجويز شده  و OSPL90 براي بخش حسي عصبي كاهش را داشتيم ، بخش انتقالي كاهش روي  OSPL90 مورد نياز در هر گوش تاثير خواهد گذاشت. ابتدا ما فرض ميكنيم بهره اضافي مساوي با 75 درصد كاهش انتقالي است كه در هر فركانس اضافه ميشود.آن توسط مقدار يكسان حداقل OSPL90 مورد نياز براي جلوگيري از اشباع افزايش خواهد يافت. دوم سطح نارحتي به وسيله 100 درصد بخش انتقالي افزايش خواهد يافت.

اگر ما از منطق ورائ روش انتخابي  NAL-SSPL پيروي كنيم افزايش در OSPl90 مطلوب ، در نصف مسير بين افزايش مورد نياز جهت جلوگيري از اشباع وافزايش مورد نياز جهت جلوگيري از نارحتي خواهد بود.پس افزايش مورد نياز در  OSPL90 براي مجاز بودن در كاهش انتقالي برابر با 87.5 درصد بخش انتقالي كاهش است.( يعني  ABG )

تجويز  OSPL90 يا RESR براي كم شنوايي هاي انتقالي وآميخته

1-اگر شخص اتواسكلروز دارد ، آ ستانه هاي راه استخواني را تصحيح كنيد.( جدول 9.1 را ببينيد.)

2-بخش حسي- عصبي كاهش برابر با آستانه هاي راه استخواني در نظر گرفته ميشود و كاهش انتقالي مساوي با ABG در نظر گرفته ميشود.ممكن است هموار كردن  ABG در بين فركانس معقولي باشد و اغلب برون يابي كردن  ABG در پايين تر يا بالا تر از فركانس ها تا اينكه اندازگيري شود ، ضروري است.

3- OSPL90 يا RESR را براساس بخش حسي عصبي كم شنوايي تجويز كنيد. از شكل 9.14 يا جدول9.3

( OSPL90 ميانگين سه فركانس) ويا جدول 9.4 (RESR مستقل فركانسي) انتخاب كنيد.

4- OSPL90 & RESR را با افزودن 0.875 زمانها به بخش انتقالي كم شنوايي افزايش دهيد.(روشي كه واقعا دقيق ومختصر باشد وجود ندارد . افزودن 90 درصد ABG فقط خوب خواهد بود.)

منبع: tehransafir.com

 

بازدید : 39 دوشنبه 23 تیر 1399 نظرات (0)

یک فیلتر high-pass (شکل11-8B) سیگنال زیر فرکانس خاص را کاهش می دهد اما سیگنال های بالاتر از آن فرکانس را عبور می دهد . یک فیلتر band-pass (شکل 11-8C) انرژی بین دو فرکانس قطع را عبورمی دهد اما انرژی بالا وپایین این باند فرکانسی را کاهش  سمعک می دهد . نهایتا ، یک فیلتر band-reject  یا notch (شکل 11-8D) انرژی بین دو فرکانس قطع را کاهش می دهد اما انرژی بالا وپایین این باند را عبور می دهد . فرکانس قطع (یا نقطه half-power) در یک فیلتر، فرکانسی با هر ولتاژی در فیلتر است که خروجی را به 70.7 درصد ورودی کاهش دهد (یا 3db). ریت رد شدن ، یا دامنه فیلتر ، از یک فیلتر به اینکه خارج از باند عبوری ولتاژ با چه سرعتی کاهش می یابد ، اشاره می کند . این اغلب بر حسب db / octave گزارش می شود .

اگر ولتاژ یک سیگنال به نصف (6db) کاهش پیدا کند ، پس فرکانس دوبرابر شده است (یک اکتاو، یک فرکانس دوبله (دوبرابرشده) است ) ، پس فیلتر در یک ریت 6db / octave رول شده است . بسیاری از فیلترها در مضارب صحیحی از6db / octave رول می شوند وهریک ازمضارب 6db/ octave به عنوان یک قطب نامیده می شود . بنابراین یک فیلتر48db / octave ، یک فیلتر هشت قطبی نامیده میشود .   

ضروری است که شما طیف (رنج فرکانسی) AEP که در حال انجام آن هستید را بدانید ، بنابراین زمانی که شما فیلتر می کنید دقت بیشتری را به کار میگیرید ( مثلا شما تا حد زیادی AEP را کاهش می دهید در حالیکه کاهش دامنه به خاطر نویز است ) .

به خاطراینکه بیشتر فصل های مرور شده در مورد AEPهای مختلف تنظیمات فیلتر پیشنهادشده برای ثبت پاسخ را فراهم می کند ، تعیین کردن تنظیمات فیلتر AEP مطلوب باید یک موضوع ساده از دنبال کردن پیشنهادات در این فصل ها باشد .

علی رغم بهترین تلاش های ما برای ریلکس کردن فرد ، به دست آوردن امپدانس های الکترود پایین ومتعادل ، و استفاده از تقویت تفاضلی با فیلتر کردن عاقلانه ودرست ، AEP موردنظر هنوز کوچکتر از نویز الکتریکی زمینه مداوم خواهد بود . به عبارت دیگر ، AEP در یک نسبت سیگنال به نویز (S/N) ضعیفی قرار دارد . در بسیاری از موارد، پاسخ بسیار کوچکتر از دامنه نویز زمینه است ، که این شناسایی AEP را مشکل یا غیرممکن می سازد . برای بهبود S/N (به منظور ایجاد AEP قابل مشاهده ) ، ما از معدل گیری سیگنال در حوزه زمانی استفاده می کنیم .

 

تئوری اساسی معدل گیری سیگنال چندین فرضیه در مورد سیگنال ( مثل AEP)  و نویزرا فرا می خواند :

AEP همیشه همان پاسخ به محرک مداوم (ثابت) است .

نویز واقعا تصادفی است (مثلا، برای هریک از ارائه محرک ها ، متفاوت است ) .

سیگنال (AEP) و نویز مستقل از هم هستند . 

بازدید : 33 یکشنبه 22 تیر 1399 نظرات (0)

تعداد و توالی ارائه محرک ها

 

با پروتکل های متداول، AMLR توسط یک سری از کلیک ها یا تون برست های منفرد برانگیخته می شود، و فعالیت الکتروفیزیولوژیک حاصله، در فواصل منظم سمعک نامرئی (دوره ای) حین پردازش، میانگین گیری می شود. کشف بسیاری از فرایندهای پایه سیستم شنیداری و سیستم عصبی مرکزی که از طریق AMLR صورت گرفته است، 

 

 

 

رنج قیمت سمعک ویدکس

 

گزارش تحقیق= اخیراً پژوهشی بر روی ارتباط بین مصرف داروها و دریچه حسی بر روی 132 بیمار اسکیزوفرنی و 117فرد سالم در گروه شاهد انجام شده است. پژوهشگران قیمت سمعک ویدکس به گزارش های قبلی اشاره می کنند که اختلال دریچه حسی را بصورت ژنتیکی در اسکیزوفرنی و حدود نزدیک به نیمی از وابستگان نزدیک آنها اثبات کرده است. الگوی متداول AMLR در اسکیزوفرنی آن است که نسبت S2/S1 در آنها تا 50% بزرگتر است.

 

 رنج قیمت سمعک ریساند

 

گزارش تحقیق= بررسی نحوه سرکوب (Suppression) P50 توسط ارائه محرک های جفتی (زنجیره ای) انجام شده است. محرک ها دو کلیک 0.1 ms با فاصله بین جفت ها معادل 500ms و اختلاف زمانی بین دو ارائه محرک جفتی معادل 10sec (الگو شرطی) و در سطح قیمت سمعک ریساند شدت 60dBSL بوده اند.

 

 معرفی انواع سمعک اتیکن

 

. در دمای بالا، پاسخی با دامنه کوچک در نسبت تکرار ثانیه / محرک 1/5 ثبت می شود و یک پاسخ AMLR قوی در نسبت تکرار خیلی کند (ثانیه / محرک 1/1) ثبت می شود.

 

» آشنایی با تنظیم صدای سمعک

 

تشخیص اوتیسم توسط دو فرد متخصص مطابق با معیار DSM-III-R مورد توافق بود. اطلاعات ABR برای کودکان مبتلا به اوتیسم با اطلاعات حاصل از گروه کنترل تنظیم صدای سمعک  تطبیق داده شده از نظر سن مقایسه شدند. آنالیز اطلاعات گروه طولانی شدن قابل توجه زمان نهفتگی مطلق را برای امواج I و V و زمان نهفتگی بین موجی III تا V در کودکان مبتلا به اوتیسم در مقایسه با گروه کنترل تایید کرد. پارامترهای دامنه و زمان نهفتگی ABR  با رشد ذهنی (امتیازات IQ) ارتباط داده نشد. 

 

 انتخاب و تجویز سمعک

 

یک یافته اتوسکوپی در تعدادی از بیماران اتواسکلروزیس علامت شوارتز است. یک سرخی مایل به صورتی که از طریق پرده گوش به علت hypermia (جمع‌آوری بیش از حد خون) در پرومنتوری دیده می‌شود . این علامت فرایند فعال بیمای را نشان می‌دهد.

 

 مشخصات سمعک دیجیتال

 

الگوهای موجود برای ادیوگرام و توابع شدت- نهفتگی :

 

از زمان کشف ابتدایی ترین کاربرد بالینی EcochG و ABR پژوهشگران برای یافتن یک ارتباط نزدیک و قابل پیش بینی بین شیب تابع نهفتگی – شدت موج V و نوع ، میزان و شکل کاهش شنوایی تلاش کردند. در واقع دو موضوع جدا باید در نظر گرفته شوند.

 

 کلینیک سمعک و شنوایی سنجی

 

نشانه : مورفولوژی ضعیف شکل موج :

 

مشکلات احتمالی : کاهش شنوایی فرکانس بالا یا عملکرد بد وراء حلزونی ؟

 

 راه حل های احتمالی :

 

سطح شدت محرک را افزایش دهید.

 

سرعت ارائه محرک را آهسته تر کنید.

 

پولاریته محرک را تغییر دهید.

 

تعداد تکرار ارائه محرک را افزایش دهید.

 

اشکال موجی تکرار شده متعددی را ثبت کنید.

 

 انواع قیمت سمعک ریساند

 

علاوه بر اثرات نسبتا به خوبی شناخته شده تغییرات رشدی بر روی ABR برانیگخته شده توسط محرک کلیک راه هوایی ، تغییرات رشدی در ABR برای محرک کلیک راه استخوانی و محرک تون برست نیز وجود دارند.

 

Kjaer در سال 1980 گزارش کرد که یک یا تعداد بیشتری از این امواج پاسخ شنیداری ساقه مغز ( II-III-IV-VI ) در 6 درصد 40 فرد طبیعی بین سنین 13 و 48 سال مشاهده نشدند. تعدادی کلینیسین ها معتقدند که فقدان امواج I یا  V دلالت بر وجود یک مورد غیر طبیعی می کند. آیا فقدان موج III با وجود یک فاصله نهفتگی طبیعی بین امواج I تا V ، هنجار می باشد یا غیر هنجار مورد شک است

 

سن شروع تفاوت های جنسیت از 5 سال تا 7 سال و تا 14 سال گزارش شده است. همچنین گزارشاتی در مورد تفاوت جنسیت برای ABR در طی دوران نوجوانی یا بلوغ وجود دارد. حتی جنسیت شخص در خیلی از بررسی های ABR در نوزادان تازه متولد شده ذکر نشده است. احتمالا به خاطر اینکه آن یک متغیر مهمی در نظر گرفته نشده است.

 

قله های از دست رفته :

 

قله هایی که اغلب در امواج ABR هنجار ممکن است حذف شوند عبارتند از امواج IV-II –VI . این الگوها در شکل 3-7 شرح داده شده اند. در شکل موج A امواج I-III-V قابل تکرار هستند و به خوبی شکل گرفته اند. میزان زمان نهفتگی مطلق و بین موجی در داخل محدوده طبیعی است. دامنه هر کدام از این اجزاء در داخل محدوده طبیعی مورد انتظار است. ( توجه کنید که میزان دامنه در شکل 0.25 میکروولت نشان داده شده است. نسبت دامنه موج V به I بزرگ تر از 1 است

 

قله های ترکیب شده :

 

تعریف : دو قله به درون یک مجموعه موجی منفرد ترکیب می شوند. هر دو قله مجزا هستند با این وجود یکی از قله ها معمولا برجسته تر است. قله هایی که اغلب در امواج ABR ترکیب می شوند موج IV و V هستند. در این موارد موج IV معمولا به عنوان یک کوهان یا پلاتو کوتاه قبل از موج V یا به طور برعکس موج IV یک قله مجزا است و توسط یک شانه یا پلاتو دنبال می شود. نمایندگی سمعک ریساند مثال هایی از این نوسانات

 

یافته‌های مربوط به Rate، در پاتولوژی شنوایی:

 

برخی محققین، پیشنهاد کرده‌اند که افزایش نرخ تحریک سمعک وایرلس می‌تواند روش موثری برای تشخیص اختلالات نروپاتولوژیک شنوایی باشد، شاید با این فرض که سیستم عصبی شنوایی بیش از حد ظرفیت عملکردی خودش، تحت فشار قرار می‌گیرد.

 

یافته‌های گوناگونی (ناسازگاری) در مورد تاثیرات تعاملی نرخ و پیشرفت سن در بزرگسالان وجود دارد. Harkins، تفاوتی در مقادیر زمان نهفتگی برای نرخ‌های محرک بالا در بزرگسالان جوان (معدل سن 25 سال) در مقایسه با کهنسالان مشاهده نکرد، اما دامنه در کهنسالان تمایل به کاهش داشت. تغییرپذیری پاسخ در دو گروه قابل مقایسه بود. بسیاری از علائم مختلف فیزیکی ممکن است برای استخراج اشیاء ادراکی مربوط به منابع فردی که باعث صوت ورودی پیچیده و آکوستیک می شوند مورد استفاده نمایندگی سمعک ریساند قرار میگیرند. این فرآیند دارای دو جنبه است: گروه بندی تمامی اجزای فرکانس به طور همزمان که از یک منبع در یک لحظه منتشر می شوند و اتصال در طول زمان فرکانس های متغیر که یک منبع در یک لحظه تولید می کند. این دو جنبه گاهی اوقات به صورت همزمان و گروه بندی های متوالی توصیف می شوند.

 

موج به بزرگترین میزان خود می رسد .

 

بنابراین می توان غشا پایه را مجموعه ای از فیلترهای پایین گذر متوالی غیرمتقارن درنظرگرفت .این فیلترها هماهنگ با فیبرهای عصب هشتم نقش مهمی درتفکیک فرکانسی سیگنالهای پیچـــــــــــیده و ایجاد تمایزو وضوح فرکانسی( frequency resolution)دارند

 

محدودیت تراکم برای تراکم های با عملکرد سریع :

یکی از مزایای تقویت غیرخطی آن است که می توان محدوده وسیعی از سطوح ورودی را در محدوده باریکتری از شنوایی فیت نمود. برای افراد با آستانه های افزایش یافته ، برای آنکه همه اصوات گفتاری قابل شنیدن باشد تراکم لازم است . هر چه محدوده پویایی شنوایی در فرکانس های معین کوچکتر باشد نیاز به CR بالاتری است . با اینحال بکاربردن تراکم در سیگنال گفتاری که به سرعت کم و زیاد می شود ، موجب ایجاد سطحی از اعوجاج در مشخصات طیفی و زمانی می شود 

محدودیت تراکم برای تراکم های با عملکرد سریع :

یکی از مزایای تقویت غیرخطی آن است که می توان محدوده وسیعی از سطوح ورودی را در محدوده باریکتری از شنوایی فیت نمود. برای افراد با آستانه های افزایش یافته ، برای آنکه همه اصوات گفتاری قابل شنیدن باشد تراکم لازم است . هر چه محدوده پویایی شنوایی در فرکانس های معین کوچکتر باشد نیاز به CR بالاتری است . با اینحال بکاربردن تراکم در سیگنال گفتاری که به سرعت کم و زیاد می شود ، موجب ایجاد سطحی از اعوجاج در مشخصات طیفی و زمانی می شود 

منبع:

 

https://shenaavayi.blogsazan.com/

بازدید : 35 یکشنبه 22 تیر 1399 نظرات (0)

است و این باعث تاخیر بیشتر ، زوال زمانی بیشتر و از بین رفتن اطلاعات و در نهایت منجر به امتیاز کمتر در آزمونهای ظرفیت مرکزاجرایی میشود(20, 26).

خاستگاه عصبی مرکزاجرایی:

محققان در حال حاضر بر این باورند که دستگاه مرکز اجرایی سمعک نه تنها شامل ناحیه پره فرونتال است بلکه علاوه بر آن قشر سینگولیت قدامی ، هسته های قاعده ای ، تالاموس ، دستگاه لیمبیک و دستگاه فعال کننده مشبک (RAS) را نیز شامل میشود .

علت اصلی هماهنگ کردن عملکردهای متفاوت توسط قشر پره فرونتال ، این است که این ساختار به شکل مناسبی دستگاه سطح برانگیختگیرا تنظیم میکند. به عبارتی دیگر ، دستگاه فعال کننده مشبک ، نقش اصلی را در تنظیم عملکرد  قشر پره فرونتال انجام میدهد ، این کار را توسط آزاد سازی مناسب دوپامین و عملکرد بهینه مرکز اجرایی انجام می دهد.

نقش مرکز اجرایی در پردازش گفتار وزبان:

 مرکز اجرایی چند  نقش اساسی در پردازش گفتار و زبان دارد. همانطور که در مطالب قبلی مطرح شد مرکز اجرایی نقش اصلی را در فرایند تخصیص توجه اعمال میکند . به نوبه خود فرایند تخصیص توجه در موارد زیر نقش دارد:

ماندن در یک سطح پیش توجهی   2-  تغییر در آستانه ی  فعالیت مفاهیم ذخیره شده در حافظه بلند مدت   3- توجه مجدد که عامل  اصلی حفظ شلیک های عصبی و نگه داشتن مفاهیم در حافظه کوتاه مدت است.    

 ضمنا  نقش اصلی مرکزاجرایی حفظ نمود یا سازماندهی متوالی رویدادها طی زمان است. به عنوان مثال در یک آزمون حافظه که به یاد آوری یک سری از آیتمها مورد نیاز است ، برای ثبت اطلاعات متوالی ، باید سازوکارهایی موجود باشند که باعث شکل گیری ردهایی از حافظه شود که با توالی صحیح زمان وقوع رویدادها منطبق باشد. (27)

2-5  توجه:

 اگر فرد از برخی از روش های تخصیص توجه استفاده کند ، اطلاعات می توانند برای مدت طولانی تری در حافظه فعال نگه داشته شوند. از این موارد می توان به  تصور ذهنی شنوایی  ، تصور بینایی و تجزیه وتحلیل محتوا اشاره کرد. این فرآیندها موجب می شوند که نورونهای مربوطه بارها و بارها شلیک کنند و سطح شلیک عصبی را بالای آستانه فعالیت نگه دارند و در نتیجه امکان ایجاد حافظه آگاهانه از ردهای حافظه میسر میشود. در غیاب توجه کافی ، شلیک عصبی متوقف میشود و مفاهیم از حافظهکوتاه مدت حذف می شوند. به همین علت ، این اطلاعات  نمیتوانند به شکل پایدارتری از حافظه (حافظه بلند مدت ) تبدیل گردند بنابراین برای به خاطر آوردن اطلاعات توجه کافی مورد نیاز است .

          به مقداری از اطلاعات که میتوان در هر لحظه در حافظهی فعال نگهداری کرد ظرفیت درک گفته میشود. در ابتدا    Miller در سال 1956 بیان داشت که به طور متوسط انسان قادر است هفت بخش قابل توجه را در حافظه فعال نگهداری کند.  بعدها محققان بیان کردند که ظرفیت حافظه فعال بستگی به موضوعی دارد که در حافظه ذخیره میشود . علاوه بر این ظرفیت درک به ویژگی های خاص هر گروه هم بستگی دارد ، برای مثال ظرفیت حافظه کوتاه مدت برای کلمات طولانی تر یعنی کلماتی که دارای سیلابهای بیشتری هستند ، کمتر از کلمات کوتاه تر است.

Cowan در سال 2001  مطرح کرده است که ظرفیت حافظه فعال برای جوانان تقریبا چهار بخشاست.  به نظر می رسد که  تعداد راه های عصبی که می توانند در حالت فعال نگه داشته شوند  محدود هستند . هر تلاشی در جهت افزایش این گنجایش ، بی نتیجه است چراکه هیچ کس قادر نخواهد بود تغییر توجه خود را به بیش از چهار منطقه افزایش دهد مگر اینکه یکی از این مناطق فعال را حذف کند.


 
بازدید : 29 یکشنبه 15 تیر 1399 نظرات (0)

براي مثال، اگر دو تون با فركانس هاي  F2و F1 ورودي باشند، ، اجزاي اعوجاج، در

3F1-F2 , 2F1-F2 , 2F2-F1 , F2-F1 , 4F2 , 3F2 , 2F2 ,4F1 , 3F1 , 2F1 رخ خواهد داد.

مكانيسم علت اين اعوجاج، دقيقا مانند اعوجاج هارمونيك است (برش قله، رايج ترين علت آن است)،كه اعوجاج اينترمدولاسيون ناميده مي شود، زيرا توليدات اعوجاج، از مدولاسيون همه اجزا ي سيگنال ورودي با يكديگر ايجاد مي شود.

با وجود اينكه برش قله در عملكرد آمپلي فاير توضيح داده مي شود، در ميكروفون ها (به طور غير معمول) و رسيورهاي (به طور رايج تر) سمعك هم مي تواند قله سيگنال برش داده شود.

آمپلي فايرهاي خروجي:

يك سمعك شامل تعدادي آمپلي فاير مي باشد كه آمپلي فاير نهايي، آمپلي فاير خروجي نام دارد، كه بسيار مهم است. اين آمپلي فاير بايد سيگنالهاي پرقدرت نسبت به آمپلي فايرهاي ديگر خارج كند، پس بنابراين مصرف باتري  آن بيشتر است. همچنين سيگنال خروجي قیمت سمعک تهران صفیر  آن معمولا ولتاژ بزرگتر و بالاتري دارد، بنابراين در هر كجا كه برش قله رخ دهد، به احتمال زياد در آمپلي فاير خروجي است.

به طور كلي، 4 نوع آمپلي فاير خروجي در سمعك ها استفاده مي شود. آمپلي فاير كلاس H,D,B,A

آمپلي فايرهاي كلاس A:

ساده ترين نوع آمپلي فاير مي باشند، ترانزيستور نهايي (اصطلاح تكنيكي biased مي باشد)درآنها طوري قرار گرفته است كه حتي اگرآمپلي فاير، هيچ سيگنال شنيداري را دريافت نكند، مقدار جريان ثابتي از درون آن به رسيور مي رود. اين جريان ثابت، باعث مي شود يك انكسار و پيچش ثابتي در ديافراگم رسيور رخ دهد كه منجر به صداي قابل شنيدن نمي شود.(به استثناي يك صداي كليك،در زمانيكه آمپلي فاير براي اولين بار روشن مي شود.)

زمانيكه يك سيگنال وارد آمپلي فاير كلاس A مي شود،‌ بخش هاي مثبت شكل موج ورودي باعث افزايش جريان خروجي و بخش هاي منفي شكل موج ورودي، باعث كاهش جريان خروجي مي شود. مانند شكل ،كه چون جريان خروجي، مي تواند به كمتر از صفر كاهش يابد، بيشترين سيگنال منفي كه آمپلي فاير مي تواند خارج كند، برابر با جريان ثابت اصلي است كه به عنوان جريان ساكن شناخته مي شود.

بازدید : 32 چهارشنبه 11 تیر 1399 نظرات (0)

با توجه به نتایج ناموفق استفاده از تقویت مرسوم در افراد دچار نوروپاتی شنوایی بسیاری از بیماران صرفنظر از آستانه های شنوایی ادیومتریک کاندید استفاده از کاشت حلزونی می باشند.در برخی افراد با نوروپاتی شنوایی استفاده از کاشت حلزونی نسبت به قیمت سمعک سمعک های مرسوم،درک گفتار بسیار بهتری را به همراه داشته باشد.

اگرچه گزارشات زیادی از نتایج موفقیت آمیز استفاده از کاشت های حلزونی در افراد دچار نوروپاتی شنوایی در دست است اما استفاده از این شیوه درمانی برای کلیه افراد با این اختلال مناسب نیست.

در صورتی که OAE،CM و امواج (1-v)ABR قابل ثبت نباشند اما تحریک الکتریکی پرومونتوری  پاسخ CAP را نتیجه دهد این بدین معنا است که علی رغم مرگ  سلول های مویی،سلول های گانگلیون مارپیچی  سالم اند.این یافته نشانه خوبی برای کاندیداتوری کاشت حلزون با هدف تحریک رشته های عصب هشت برای جلوگیری از وقوع تخریب از طریق سیناپس و مرگ سلول های عصبی در اثر عدم دریافت ورودی صوتی از سلول های مویی شنوایی است.کاشت حلزونی با فراهم آوردن ورودی های شنوایی زبانی  کودکان کم شنوای شدید تا عمیق  برای شنیدن و درک اصوات ضروری برای رشد   و توسعه ی زبان دریافتی و زبان بیانی شفاهی کمک می کند.اما روشن است کودکی که سلول های گانگلیون مارپیچی خود را از دست داده و عصب هشت وی غیر قابل تحریک است کاندید مناسبی برای دریافت پروتز کاشت حلزونی نیست.

بنابراین وجود نوروپاتی محیطی که با EABR  غیر طبیعی و آسیب عصب شنوایی در MRI مشخص می شود ، سودمندی کمی را بعد از کاشت حلزون به دنبال خواهد داشت.در مقابل یافته های EABR  نرمال و عصب شنوایی سالم که در MRI مشخص می شود و همچنین موتاسیون (جهش) ژن OTOF که نشان دهنده ی اختلال عملکرد سلول های مویی داخلی است نتایج سودمندی را بعد از کاشت به دنبال دارد.

بازدید : 32 دوشنبه 09 تیر 1399 نظرات (0)

تغییرمعیار کاندیداتوری کاشت حلزون از جنبه آستانه های شنوایی در بزرگسالان طی سالهای گذشته

ممکن است بارها از افراد کم شنوای قابل توجه شنیده باشیم که تنها در وضعیت گفتگوی رودررو با دیگران قادر ند صحبت های آنها را بشنوند . این به معنای وابستگی شدید آنها به گفتار خوانی و نشانه های عین کلامی گفتار است . با این حال در ارزیابی توانایی بازشناسی گفتار از طریق قیمت سمعک شنوایی فرد امکان مشاهده راهنماهای بنیانی را ندارند . در مکالمه ی Roeser و clark در سال 2008 روی 32 گوش با ارائه زنده و ضبط شمای کلمات تک هجایی بین امتیاز بازشناسی واژه در 2 شیوه ی ارائه ی فوق در 23 از 32 گوش مورد بررسی اختلاف قابل ملاحظه ای وجود داشت ( در حد % 72 ) و در همه گوش ها امتیاز کسب شده در حالت ارائه ی زنده نسبت به ارائه ی ضبط شده ی محرکات بالاتر بود . این یافته ها نشان می دهد که در صورت ارائه ی زنده ی محرکات گفتاری تعداد بیشتری از بزرگسالانی که ممکن است در صورت استفاده از محرکات ضبط شده ی استاندارد کاندیدا استفاده از پروتز کاشت حلزون باشند کنار گذاشته می شوند .

در این رابطه 2 شرکت Cochlear Limited و  Med- EL استفاده از محرکات گفتاری ضبط شده را در بررسی کاندیداتوری کاشت حلزون مد نظر قرار می دهند .

معیار مهم دیگر در انجام آزمون بازشناسی گفتار سطح شدت ارائه ی محرک است . بدین منظور غالباً از سطح شدت تحریک 70dBPL در Free –Feild استفاده می شود . اما این سطح شدت معرف متوسط سطح شدت گفتار محاوره ای نیست . بنابر مطالعات موجود ، متوسط سطح شدت گفتار محاوره ای 60dBSPL است .

در مطالعات متعددی تأثیر شدت آزمون بازشناسی گفتار در افراد استفاده کننده از کاشت حلزون و در افراد کاندید کاشت حلزون ، مورد بررسی قرار گرفته است . بر اساس این مطالعات عملکرد افراد پس از دریافت کاشت حلزون در دو سطح شدت 60 , 70 dBPL به یکدیگر نزدیک است اما در افراد کاندید کاشت حلزون عملکرد در سطح شدت 60 نسبت به 70 دسی بل SPL به میزان قابل ملاحظه ای ضعیف تر است . از پیامدهای منفی استفاده از سطح شدت 70DB SPL در ارزیابی کاندیداتوری کاشت حلزون می توان به :

اختلاف آن با متوسط سطح شدت گفتار محاوره ای در شرایط واقعی

کسب امتیاز بالاتر به شکل غیر واقعی..

احتمال کاندید نشدن برخی افراد که می توانند از کاشت حلزون استفاده ی بسیار مفیدی داشته باشند . اشاره نمود .

بازدید : 32 دوشنبه 09 تیر 1399 نظرات (0)

تغییرمعیار کاندیداتوری کاشت حلزون از جنبه آستانه های شنوایی در بزرگسالان طی سالهای گذشته

ممکن است بارها از افراد کم شنوای قابل توجه شنیده باشیم که تنها در وضعیت گفتگوی رودررو با دیگران قادر ند صحبت های آنها را بشنوند . این به معنای وابستگی شدید آنها به گفتار خوانی و نشانه های عین کلامی گفتار است . با این حال در ارزیابی توانایی بازشناسی گفتار از طریق قیمت سمعک شنوایی فرد امکان مشاهده راهنماهای بنیانی را ندارند . در مکالمه ی Roeser و clark در سال 2008 روی 32 گوش با ارائه زنده و ضبط شمای کلمات تک هجایی بین امتیاز بازشناسی واژه در 2 شیوه ی ارائه ی فوق در 23 از 32 گوش مورد بررسی اختلاف قابل ملاحظه ای وجود داشت ( در حد % 72 ) و در همه گوش ها امتیاز کسب شده در حالت ارائه ی زنده نسبت به ارائه ی ضبط شده ی محرکات بالاتر بود . این یافته ها نشان می دهد که در صورت ارائه ی زنده ی محرکات گفتاری تعداد بیشتری از بزرگسالانی که ممکن است در صورت استفاده از محرکات ضبط شده ی استاندارد کاندیدا استفاده از پروتز کاشت حلزون باشند کنار گذاشته می شوند .

در این رابطه 2 شرکت Cochlear Limited و  Med- EL استفاده از محرکات گفتاری ضبط شده را در بررسی کاندیداتوری کاشت حلزون مد نظر قرار می دهند .

معیار مهم دیگر در انجام آزمون بازشناسی گفتار سطح شدت ارائه ی محرک است . بدین منظور غالباً از سطح شدت تحریک 70dBPL در Free –Feild استفاده می شود . اما این سطح شدت معرف متوسط سطح شدت گفتار محاوره ای نیست . بنابر مطالعات موجود ، متوسط سطح شدت گفتار محاوره ای 60dBSPL است .

در مطالعات متعددی تأثیر شدت آزمون بازشناسی گفتار در افراد استفاده کننده از کاشت حلزون و در افراد کاندید کاشت حلزون ، مورد بررسی قرار گرفته است . بر اساس این مطالعات عملکرد افراد پس از دریافت کاشت حلزون در دو سطح شدت 60 , 70 dBPL به یکدیگر نزدیک است اما در افراد کاندید کاشت حلزون عملکرد در سطح شدت 60 نسبت به 70 دسی بل SPL به میزان قابل ملاحظه ای ضعیف تر است . از پیامدهای منفی استفاده از سطح شدت 70DB SPL در ارزیابی کاندیداتوری کاشت حلزون می توان به :

اختلاف آن با متوسط سطح شدت گفتار محاوره ای در شرایط واقعی

کسب امتیاز بالاتر به شکل غیر واقعی..

احتمال کاندید نشدن برخی افراد که می توانند از کاشت حلزون استفاده ی بسیار مفیدی داشته باشند . اشاره نمود .

بازدید : 31 دوشنبه 09 تیر 1399 نظرات (0)

تغییرمعیار کاندیداتوری کاشت حلزون از جنبه آستانه های شنوایی در بزرگسالان طی سالهای گذشته

ممکن است بارها از افراد کم شنوای قابل توجه شنیده باشیم که تنها در وضعیت گفتگوی رودررو با دیگران قادر ند صحبت های آنها را بشنوند . این به معنای وابستگی شدید آنها به گفتار خوانی و نشانه های عین کلامی گفتار است . با این حال در ارزیابی توانایی بازشناسی گفتار از طریق قیمت سمعک شنوایی فرد امکان مشاهده راهنماهای بنیانی را ندارند . در مکالمه ی Roeser و clark در سال 2008 روی 32 گوش با ارائه زنده و ضبط شمای کلمات تک هجایی بین امتیاز بازشناسی واژه در 2 شیوه ی ارائه ی فوق در 23 از 32 گوش مورد بررسی اختلاف قابل ملاحظه ای وجود داشت ( در حد % 72 ) و در همه گوش ها امتیاز کسب شده در حالت ارائه ی زنده نسبت به ارائه ی ضبط شده ی محرکات بالاتر بود . این یافته ها نشان می دهد که در صورت ارائه ی زنده ی محرکات گفتاری تعداد بیشتری از بزرگسالانی که ممکن است در صورت استفاده از محرکات ضبط شده ی استاندارد کاندیدا استفاده از پروتز کاشت حلزون باشند کنار گذاشته می شوند .

در این رابطه 2 شرکت Cochlear Limited و  Med- EL استفاده از محرکات گفتاری ضبط شده را در بررسی کاندیداتوری کاشت حلزون مد نظر قرار می دهند .

معیار مهم دیگر در انجام آزمون بازشناسی گفتار سطح شدت ارائه ی محرک است . بدین منظور غالباً از سطح شدت تحریک 70dBPL در Free –Feild استفاده می شود . اما این سطح شدت معرف متوسط سطح شدت گفتار محاوره ای نیست . بنابر مطالعات موجود ، متوسط سطح شدت گفتار محاوره ای 60dBSPL است .

در مطالعات متعددی تأثیر شدت آزمون بازشناسی گفتار در افراد استفاده کننده از کاشت حلزون و در افراد کاندید کاشت حلزون ، مورد بررسی قرار گرفته است . بر اساس این مطالعات عملکرد افراد پس از دریافت کاشت حلزون در دو سطح شدت 60 , 70 dBPL به یکدیگر نزدیک است اما در افراد کاندید کاشت حلزون عملکرد در سطح شدت 60 نسبت به 70 دسی بل SPL به میزان قابل ملاحظه ای ضعیف تر است . از پیامدهای منفی استفاده از سطح شدت 70DB SPL در ارزیابی کاندیداتوری کاشت حلزون می توان به :

اختلاف آن با متوسط سطح شدت گفتار محاوره ای در شرایط واقعی

کسب امتیاز بالاتر به شکل غیر واقعی..

احتمال کاندید نشدن برخی افراد که می توانند از کاشت حلزون استفاده ی بسیار مفیدی داشته باشند . اشاره نمود .

بازدید : 31 دوشنبه 09 تیر 1399 نظرات (0)

تغییرمعیار کاندیداتوری کاشت حلزون از جنبه آستانه های شنوایی در بزرگسالان طی سالهای گذشته

ممکن است بارها از افراد کم شنوای قابل توجه شنیده باشیم که تنها در وضعیت گفتگوی رودررو با دیگران قادر ند صحبت های آنها را بشنوند . این به معنای وابستگی شدید آنها به گفتار خوانی و نشانه های عین کلامی گفتار است . با این حال در ارزیابی توانایی بازشناسی گفتار از طریق قیمت سمعک شنوایی فرد امکان مشاهده راهنماهای بنیانی را ندارند . در مکالمه ی Roeser و clark در سال 2008 روی 32 گوش با ارائه زنده و ضبط شمای کلمات تک هجایی بین امتیاز بازشناسی واژه در 2 شیوه ی ارائه ی فوق در 23 از 32 گوش مورد بررسی اختلاف قابل ملاحظه ای وجود داشت ( در حد % 72 ) و در همه گوش ها امتیاز کسب شده در حالت ارائه ی زنده نسبت به ارائه ی ضبط شده ی محرکات بالاتر بود . این یافته ها نشان می دهد که در صورت ارائه ی زنده ی محرکات گفتاری تعداد بیشتری از بزرگسالانی که ممکن است در صورت استفاده از محرکات ضبط شده ی استاندارد کاندیدا استفاده از پروتز کاشت حلزون باشند کنار گذاشته می شوند .

در این رابطه 2 شرکت Cochlear Limited و  Med- EL استفاده از محرکات گفتاری ضبط شده را در بررسی کاندیداتوری کاشت حلزون مد نظر قرار می دهند .

معیار مهم دیگر در انجام آزمون بازشناسی گفتار سطح شدت ارائه ی محرک است . بدین منظور غالباً از سطح شدت تحریک 70dBPL در Free –Feild استفاده می شود . اما این سطح شدت معرف متوسط سطح شدت گفتار محاوره ای نیست . بنابر مطالعات موجود ، متوسط سطح شدت گفتار محاوره ای 60dBSPL است .

در مطالعات متعددی تأثیر شدت آزمون بازشناسی گفتار در افراد استفاده کننده از کاشت حلزون و در افراد کاندید کاشت حلزون ، مورد بررسی قرار گرفته است . بر اساس این مطالعات عملکرد افراد پس از دریافت کاشت حلزون در دو سطح شدت 60 , 70 dBPL به یکدیگر نزدیک است اما در افراد کاندید کاشت حلزون عملکرد در سطح شدت 60 نسبت به 70 دسی بل SPL به میزان قابل ملاحظه ای ضعیف تر است . از پیامدهای منفی استفاده از سطح شدت 70DB SPL در ارزیابی کاندیداتوری کاشت حلزون می توان به :

اختلاف آن با متوسط سطح شدت گفتار محاوره ای در شرایط واقعی

کسب امتیاز بالاتر به شکل غیر واقعی..

احتمال کاندید نشدن برخی افراد که می توانند از کاشت حلزون استفاده ی بسیار مفیدی داشته باشند . اشاره نمود .

بازدید : 31 دوشنبه 09 تیر 1399 نظرات (0)

تغییرمعیار کاندیداتوری کاشت حلزون از جنبه آستانه های شنوایی در بزرگسالان طی سالهای گذشته

ممکن است بارها از افراد کم شنوای قابل توجه شنیده باشیم که تنها در وضعیت گفتگوی رودررو با دیگران قادر ند صحبت های آنها را بشنوند . این به معنای وابستگی شدید آنها به گفتار خوانی و نشانه های عین کلامی گفتار است . با این حال در ارزیابی توانایی بازشناسی گفتار از طریق قیمت سمعک شنوایی فرد امکان مشاهده راهنماهای بنیانی را ندارند . در مکالمه ی Roeser و clark در سال 2008 روی 32 گوش با ارائه زنده و ضبط شمای کلمات تک هجایی بین امتیاز بازشناسی واژه در 2 شیوه ی ارائه ی فوق در 23 از 32 گوش مورد بررسی اختلاف قابل ملاحظه ای وجود داشت ( در حد % 72 ) و در همه گوش ها امتیاز کسب شده در حالت ارائه ی زنده نسبت به ارائه ی ضبط شده ی محرکات بالاتر بود . این یافته ها نشان می دهد که در صورت ارائه ی زنده ی محرکات گفتاری تعداد بیشتری از بزرگسالانی که ممکن است در صورت استفاده از محرکات ضبط شده ی استاندارد کاندیدا استفاده از پروتز کاشت حلزون باشند کنار گذاشته می شوند .

در این رابطه 2 شرکت Cochlear Limited و  Med- EL استفاده از محرکات گفتاری ضبط شده را در بررسی کاندیداتوری کاشت حلزون مد نظر قرار می دهند .

معیار مهم دیگر در انجام آزمون بازشناسی گفتار سطح شدت ارائه ی محرک است . بدین منظور غالباً از سطح شدت تحریک 70dBPL در Free –Feild استفاده می شود . اما این سطح شدت معرف متوسط سطح شدت گفتار محاوره ای نیست . بنابر مطالعات موجود ، متوسط سطح شدت گفتار محاوره ای 60dBSPL است .

در مطالعات متعددی تأثیر شدت آزمون بازشناسی گفتار در افراد استفاده کننده از کاشت حلزون و در افراد کاندید کاشت حلزون ، مورد بررسی قرار گرفته است . بر اساس این مطالعات عملکرد افراد پس از دریافت کاشت حلزون در دو سطح شدت 60 , 70 dBPL به یکدیگر نزدیک است اما در افراد کاندید کاشت حلزون عملکرد در سطح شدت 60 نسبت به 70 دسی بل SPL به میزان قابل ملاحظه ای ضعیف تر است . از پیامدهای منفی استفاده از سطح شدت 70DB SPL در ارزیابی کاندیداتوری کاشت حلزون می توان به :

اختلاف آن با متوسط سطح شدت گفتار محاوره ای در شرایط واقعی

کسب امتیاز بالاتر به شکل غیر واقعی..

احتمال کاندید نشدن برخی افراد که می توانند از کاشت حلزون استفاده ی بسیار مفیدی داشته باشند . اشاره نمود .

بازدید : 31 دوشنبه 09 تیر 1399 نظرات (0)

تغییرمعیار کاندیداتوری کاشت حلزون از جنبه آستانه های شنوایی در بزرگسالان طی سالهای گذشته

ممکن است بارها از افراد کم شنوای قابل توجه شنیده باشیم که تنها در وضعیت گفتگوی رودررو با دیگران قادر ند صحبت های آنها را بشنوند . این به معنای وابستگی شدید آنها به گفتار خوانی و نشانه های عین کلامی گفتار است . با این حال در ارزیابی توانایی بازشناسی گفتار از طریق قیمت سمعک شنوایی فرد امکان مشاهده راهنماهای بنیانی را ندارند . در مکالمه ی Roeser و clark در سال 2008 روی 32 گوش با ارائه زنده و ضبط شمای کلمات تک هجایی بین امتیاز بازشناسی واژه در 2 شیوه ی ارائه ی فوق در 23 از 32 گوش مورد بررسی اختلاف قابل ملاحظه ای وجود داشت ( در حد % 72 ) و در همه گوش ها امتیاز کسب شده در حالت ارائه ی زنده نسبت به ارائه ی ضبط شده ی محرکات بالاتر بود . این یافته ها نشان می دهد که در صورت ارائه ی زنده ی محرکات گفتاری تعداد بیشتری از بزرگسالانی که ممکن است در صورت استفاده از محرکات ضبط شده ی استاندارد کاندیدا استفاده از پروتز کاشت حلزون باشند کنار گذاشته می شوند .

در این رابطه 2 شرکت Cochlear Limited و  Med- EL استفاده از محرکات گفتاری ضبط شده را در بررسی کاندیداتوری کاشت حلزون مد نظر قرار می دهند .

معیار مهم دیگر در انجام آزمون بازشناسی گفتار سطح شدت ارائه ی محرک است . بدین منظور غالباً از سطح شدت تحریک 70dBPL در Free –Feild استفاده می شود . اما این سطح شدت معرف متوسط سطح شدت گفتار محاوره ای نیست . بنابر مطالعات موجود ، متوسط سطح شدت گفتار محاوره ای 60dBSPL است .

در مطالعات متعددی تأثیر شدت آزمون بازشناسی گفتار در افراد استفاده کننده از کاشت حلزون و در افراد کاندید کاشت حلزون ، مورد بررسی قرار گرفته است . بر اساس این مطالعات عملکرد افراد پس از دریافت کاشت حلزون در دو سطح شدت 60 , 70 dBPL به یکدیگر نزدیک است اما در افراد کاندید کاشت حلزون عملکرد در سطح شدت 60 نسبت به 70 دسی بل SPL به میزان قابل ملاحظه ای ضعیف تر است . از پیامدهای منفی استفاده از سطح شدت 70DB SPL در ارزیابی کاندیداتوری کاشت حلزون می توان به :

اختلاف آن با متوسط سطح شدت گفتار محاوره ای در شرایط واقعی

کسب امتیاز بالاتر به شکل غیر واقعی..

احتمال کاندید نشدن برخی افراد که می توانند از کاشت حلزون استفاده ی بسیار مفیدی داشته باشند . اشاره نمود .

بازدید : 31 دوشنبه 09 تیر 1399 نظرات (0)

تغییرمعیار کاندیداتوری کاشت حلزون از جنبه آستانه های شنوایی در بزرگسالان طی سالهای گذشته

ممکن است بارها از افراد کم شنوای قابل توجه شنیده باشیم که تنها در وضعیت گفتگوی رودررو با دیگران قادر ند صحبت های آنها را بشنوند . این به معنای وابستگی شدید آنها به گفتار خوانی و نشانه های عین کلامی گفتار است . با این حال در ارزیابی توانایی بازشناسی گفتار از طریق قیمت سمعک شنوایی فرد امکان مشاهده راهنماهای بنیانی را ندارند . در مکالمه ی Roeser و clark در سال 2008 روی 32 گوش با ارائه زنده و ضبط شمای کلمات تک هجایی بین امتیاز بازشناسی واژه در 2 شیوه ی ارائه ی فوق در 23 از 32 گوش مورد بررسی اختلاف قابل ملاحظه ای وجود داشت ( در حد % 72 ) و در همه گوش ها امتیاز کسب شده در حالت ارائه ی زنده نسبت به ارائه ی ضبط شده ی محرکات بالاتر بود . این یافته ها نشان می دهد که در صورت ارائه ی زنده ی محرکات گفتاری تعداد بیشتری از بزرگسالانی که ممکن است در صورت استفاده از محرکات ضبط شده ی استاندارد کاندیدا استفاده از پروتز کاشت حلزون باشند کنار گذاشته می شوند .

در این رابطه 2 شرکت Cochlear Limited و  Med- EL استفاده از محرکات گفتاری ضبط شده را در بررسی کاندیداتوری کاشت حلزون مد نظر قرار می دهند .

معیار مهم دیگر در انجام آزمون بازشناسی گفتار سطح شدت ارائه ی محرک است . بدین منظور غالباً از سطح شدت تحریک 70dBPL در Free –Feild استفاده می شود . اما این سطح شدت معرف متوسط سطح شدت گفتار محاوره ای نیست . بنابر مطالعات موجود ، متوسط سطح شدت گفتار محاوره ای 60dBSPL است .

در مطالعات متعددی تأثیر شدت آزمون بازشناسی گفتار در افراد استفاده کننده از کاشت حلزون و در افراد کاندید کاشت حلزون ، مورد بررسی قرار گرفته است . بر اساس این مطالعات عملکرد افراد پس از دریافت کاشت حلزون در دو سطح شدت 60 , 70 dBPL به یکدیگر نزدیک است اما در افراد کاندید کاشت حلزون عملکرد در سطح شدت 60 نسبت به 70 دسی بل SPL به میزان قابل ملاحظه ای ضعیف تر است . از پیامدهای منفی استفاده از سطح شدت 70DB SPL در ارزیابی کاندیداتوری کاشت حلزون می توان به :

اختلاف آن با متوسط سطح شدت گفتار محاوره ای در شرایط واقعی

کسب امتیاز بالاتر به شکل غیر واقعی..

احتمال کاندید نشدن برخی افراد که می توانند از کاشت حلزون استفاده ی بسیار مفیدی داشته باشند . اشاره نمود .

بازدید : 29 شنبه 07 تیر 1399 نظرات (0)

تعریف و همه گیرشناسی

وزوز به درک صدا بدون وجود منبع خارجی گفته میشود و از توهمات شنوایی در اسکیزوفرنیا یا سایر بیماری های روانی افتراق داده میشود. وزوز میتواند دائمی یا متناوب باشد و به صورت صدای زنگ زدن، همهمه، صدای sss ،غرش، جیرجیروسایر صداها در سر یا گوشها درک شود.

Seidman and Jacobson تخمین زدند که 40 میلیون نفردرایالات متحده وزوزهای مزمن سمعک را تجربه میکنند. شیوع وزوز با افزایش سن، افزایش می یابد: 27٪ از مردان و 15٪ از زنان 45 ساله و بالاتر نشانه های وزوز را تجربه میکنند.

وزوز در بچه های با شنوایی نرمال نادر است اما در بچه های با مشکل کم شنوایی مشخص، بنابر نتایج یک تحقیق 33٪ و بنابر نتایج یک تحقیق دیگر 64٪ تخمین زده شده است. مردها بیشتر از زنان وزوز را تجربه میکنند و علت این امر را این دانسته اند که مردها در خدمت سربازی ،محل کار و فعالیت های تفریحی بیشتر در معرض نویز قرار دارند .به همین ترتیب، کم شنوایی و وزوز در میان مردان با گروه سنی 45 سال و بالاتر نسبت به زنان با گروه سنی مشابه شیوع بیشتری دارد.

مکانیسم های وزوز

وزوز حاد  که به مدت چند روز تا چند هفته طول میکشد، میتواند به علت عفونت گوش، داروها، صدمه به سر یا گردن، تماس بیش از حد با صدای بلند، جرم گوش فشرده شده و تغییر در فشار خون یا متابولیسم ایجاد شود.این نوع وزوز، با ارزیابی مناسب و شرایط اصولی قابل تشخیص و درمان است.

وزوز مزمن که به مدت 6 ماه یا بیشتر ادامه دارد نیز میتواند در نتیجه این عوامل ایجاد شود و به احتمال بیشتر در افرادی با مشکل کم شنوایی رخ میدهد.گرچه درمان حقیقی برای بیشتر موارد وزوز مزمن در دسترس نیست ،بیماران میتوانند با کمک گرفتن از کلینیسین هایی که با استراتژی های مدیریت وزوز آشنا هستند ازعلایم وزوز رهایی یابند.

وزوز آبجکتیو، که دیگران میتوانند صدای آن را در نزدیک گوش بیمار بشنوند میتواند به علت ناهنجاری های عروقی (شامل فیستول arteriovenous مادرزادی، شنت arteriovenous اکتسابی، تومور گلوموس ژوگولار، شریان کاروتید high-riding ،تنگ شدگی مجرای کاروتید، شریان stapedial دائمی، ترک خوردگی پیاز ژوگولار و حلقه عروقی مثل شریان ارتباطی فوقانی-تحتانی (AICA) یاشریان ارتباطی خلفی تحتانی (PICA) که بر عصب شنوایی فشار وارد میکنند) یا اختلالات مکانیکی (شامل ناهنجاری های آشکار شیپور استاش، مایوکلونوس کامی،اختلالات مفصل TMJ و حالت تشنجی عضله استاپدیال) باشد.

 

 

بازدید : 35 شنبه 07 تیر 1399 نظرات (0)

تعریف و همه گیرشناسی

وزوز به درک صدا بدون وجود منبع خارجی گفته میشود و از توهمات شنوایی در اسکیزوفرنیا یا سایر بیماری های روانی افتراق داده میشود. وزوز میتواند دائمی یا متناوب باشد و به صورت صدای زنگ زدن، همهمه، صدای sss ،غرش، جیرجیروسایر صداها در سر یا گوشها درک شود.

Seidman and Jacobson تخمین زدند که 40 میلیون نفردرایالات متحده وزوزهای مزمن سمعک را تجربه میکنند. شیوع وزوز با افزایش سن، افزایش می یابد: 27٪ از مردان و 15٪ از زنان 45 ساله و بالاتر نشانه های وزوز را تجربه میکنند.

وزوز در بچه های با شنوایی نرمال نادر است اما در بچه های با مشکل کم شنوایی مشخص، بنابر نتایج یک تحقیق 33٪ و بنابر نتایج یک تحقیق دیگر 64٪ تخمین زده شده است. مردها بیشتر از زنان وزوز را تجربه میکنند و علت این امر را این دانسته اند که مردها در خدمت سربازی ،محل کار و فعالیت های تفریحی بیشتر در معرض نویز قرار دارند .به همین ترتیب، کم شنوایی و وزوز در میان مردان با گروه سنی 45 سال و بالاتر نسبت به زنان با گروه سنی مشابه شیوع بیشتری دارد.

مکانیسم های وزوز

وزوز حاد  که به مدت چند روز تا چند هفته طول میکشد، میتواند به علت عفونت گوش، داروها، صدمه به سر یا گردن، تماس بیش از حد با صدای بلند، جرم گوش فشرده شده و تغییر در فشار خون یا متابولیسم ایجاد شود.این نوع وزوز، با ارزیابی مناسب و شرایط اصولی قابل تشخیص و درمان است.

وزوز مزمن که به مدت 6 ماه یا بیشتر ادامه دارد نیز میتواند در نتیجه این عوامل ایجاد شود و به احتمال بیشتر در افرادی با مشکل کم شنوایی رخ میدهد.گرچه درمان حقیقی برای بیشتر موارد وزوز مزمن در دسترس نیست ،بیماران میتوانند با کمک گرفتن از کلینیسین هایی که با استراتژی های مدیریت وزوز آشنا هستند ازعلایم وزوز رهایی یابند.

وزوز آبجکتیو، که دیگران میتوانند صدای آن را در نزدیک گوش بیمار بشنوند میتواند به علت ناهنجاری های عروقی (شامل فیستول arteriovenous مادرزادی، شنت arteriovenous اکتسابی، تومور گلوموس ژوگولار، شریان کاروتید high-riding ،تنگ شدگی مجرای کاروتید، شریان stapedial دائمی، ترک خوردگی پیاز ژوگولار و حلقه عروقی مثل شریان ارتباطی فوقانی-تحتانی (AICA) یاشریان ارتباطی خلفی تحتانی (PICA) که بر عصب شنوایی فشار وارد میکنند) یا اختلالات مکانیکی (شامل ناهنجاری های آشکار شیپور استاش، مایوکلونوس کامی،اختلالات مفصل TMJ و حالت تشنجی عضله استاپدیال) باشد.

 

 

بازدید : 34 سه شنبه 03 تیر 1399 نظرات (0)

در كاربرد باليني روزمره، پالس الكتريكي محرك را به ناحيه نيزه‌اي – ماستوئيدي (Stylomastoid) عرضه مي‌كنند. اين جايگاه را قبلاً در مبحث آناتومي عصب صورتي به دقت تعريف كرده‌ايم. معمولاً از تحريك دو قطبي استفاده مي‌شود. دو الكترود محرك را بگونه‌اي نصب مي‌كنند كه نرمه گوش را در بر مي‌گيرند، و سپس بطور مكرر آن را جابجا مي‌كنند تا بيشترين مقدار پاسخ بدست آيد). الكترود مثبت (آند) را جلو و الكترود منفي(كاتد) را عقب نصب مي‌كنند.

يك روش نام‌گذاري الكترود بصورت "A plus" (A+) براي الكترود مثبت آند است. عبارت "Black is Back" (مشكي عقب است) را بياد داشته باشيد. معمولاً حركت دادن عمودي الكترود محرك براي تعيين جايگاه بهينه، مفيد است، اما حركت قدامي (به سمت جلو يا به سمت صورت) معمولاً روش خوبي نيست. نصب الكترودهاي محرك روي صورت در جلو گوش باطری سمعک ظاهراً، باعث مي‌شود كه پاسخ قطعي‌تري بدست آوريم. زيرا در اين جايگاه بخاطر نزديك بودن به سوراخ نيزه‌اي ماستوئيدي، عصب سطحي‌تر است. به هر حال، با نصب در جايگاه قدامي احتمال تحريك يكي از شاخه‌هاي عصب صورت (به جاي تنه اصلي آن) بيشتر مي‌شود، به علاوه در اين وضعيت، احتمال دستيابي به فعاليت عضله جونده (Masseter) هم بيشتر مي‌شود. به دو دليل؛ تامين راحتي بيشتر بيمار و دلايل فني (غلبه بر خاصيت خازني پوست)، فقط حين مرحله ميانگين‌گيري از پاسخ، استفاده از تحريك مداوم - نسبت به تحريك متناوب - ارجحيت دارد.

براي ثبت ENOG ا شكل‌هاي مختلف الكترود مي‌توان استفاده كرد. اكثر دستگاه‌هاي ثبت پاسخ برانگيخته، گزينه‌اي براي تحريك الكتريكي هم دارند كه شامل مجموعه‌اي از قطعات براي تغيير درصد بيشترين محرك ارائه شده و هم‌چنين دو چنگك فلزي (يك آند و يك كاتد) و دو منفذ ارتباطي براي اتصال سيم الكترودها است. بهتر است از يك چنگك دستي يا الكترود ميله‌اي به جاي نصب الكترود در يك مكان ثابت استفاده كنيم، زيرا تغيير مكان براي دستيابي به بهترين جايگاه تحريك، راحت‌تر انجام مي‌شود. سطح پوست در ناحيه نصب الكترود محرك را بايد با الكل يا يك محلول پاك كننده ديگر بخوبي بسابيم. تقريباً هميشه از الكترودهاي سطحي براي كاربرد باليني ENOG استفاده مي‌شود. حين عمل جراحي نيز اغلب براي تحريك عضله صورتي از روش تحريك مستقيم عصب صورتي - كه با جراحي نمايان شده است - استفاده مي‌كنيم.

بازدید : 35 دوشنبه 02 تیر 1399 نظرات (0)

چهارمين كاربرد ECAP، در مستندسازي پس از جراحي - از طريق اندازه گيري هاي پياپي تغييرات غيرعادي و بالقوه جدي نتايج عملكردي كاشت حلزون - در هفته ها و ماه ها و حتي سال ها پس از جراحي است. بعضي از تغييرات سمعک استارکی در دامنه و آستانه ECAP پس از چند ماه از كاشت حلزون، در مقايسه با مرحله ابتدايي حين جراحي كاملا قابل انتظار است. حتي در كودكان كم سن كه قادر به توصيف آنچه مي شنوند نيستند نيز با استفاه از ECAP مي توان اختلالات عملكردي كاشت حلزون را رديابي نمود. هرگونه تغيير در ECAP هشداري براي اقدام به عيب يابي و كشف علت مشكل، مثلا خرابي رسيور و محرك داخلي، خرابي الكترود، يا ساير مشكلات فني است. ارزيابي دوره اي ECAP به كشف هرگونه ناهنجاري آناتوميك و فيزيولوژيك، مثل اختلال عملكردي عصب شنوايي پاتولوژيك (مثلا تومور يا عفونت ويروسي) كمك مي كند.

و پنجم، با اتكا به كاشت حلزون بعنوان يك روش درماني برگزيده براي كودكان داراي افت شنوايي شديد تا عميق در سنين پايين (كمتر از 12 ماه) كاربرد ECAP بعنوان يك روش عيني براي برنامه ريزي كاشت حلزون، افزايش پيداكرده است. از ECAP - كه حين جراحي يا خيلي زود پس از كاشت حلزون در كودكان كم سن انجام مي شود - براي برآورد و نقشه برداري عيني آستانه هاي رفتاري (T) و سطح راحتي (C) و ساير پارامترهاي محرك كاشت حلزون استفاده مي شود. كاربرد ECAP در تنظيم نقشه و برنامه ريزي پردازشگر گفتار كاشت حلزون، عنوان تحقيقات و مقالات بسيار زيادي است. طبق نتايج حاصل از بعضي تحقيقات ، بين آستانه هاي ECAP و تخمين هاي رفتاري ذهني آستانه ها و هم چنين حداكثر سطح شدت محرك، ارتباط ضعيفي وجود دارد. بعلاوه كيفيت پيش بيني اكثر فاكتورهاي بحراني براي درك گفتار و شيب منحني بيشترين تحريك، از طريق آستانه ECAP ضعيف است. در يك تحقيق ديگر با بررسي مستمر شصت كودك كمتر از سن پنج سال به اين نتيجه رسيده اند كه آستانه هاي ECAP حين جراحي بطور معني داري با اولين سطوح آستانه و هم چنين با EABR حين جراحي همبستگي دارد. در يك تحقيق مشابه ديگر، همبستگي معني داري بين آستانه هاي ECAP و سطوح رفتاري وجود دارد، البته اين ارتباط پس از 3 تا 12 ماه از كاشت، به ويژه براي الكترودهاي راسي تر از بين مي رود.

در يك تحقيق مشترك جمعي توسط 33 محقق در اروپا، يافته هاي ECAP را در 147 بزرگسال با كاشت حلزون را بررسي كرده ند. بيماران داراي علت هاي بسيار متفاوتي براي افت شنوايي خود بوده اند، بطوري كه پنج مورد از شايع ترين علل پيشرونده افت شنوايي را بوده، يعني مننژيت، مادرزادي، ناگهاني، ساير موارد و ناشناخته را داشته‌اند، طول مدت ابتلا به افت شنوايي قبل از كاشت حلزون در ميان افراد بسيار متفاوت بوده است، و محدوده آن از كمتر از يك سال تا بيش از پانزده سال بود. ارزيابي NRT براي آنها انجام شد. 

بازدید : 30 شنبه 24 خرداد 1399 نظرات (0)

علاوه بر آن ، همانطور كه در بخش قبلي همين فصل گفتيم، پايايي كمتر از بهينه درون فردي (از يك دسته محرك، يك دور ثبت، يا يك جلسه آزمون نسبت به مورد بعد)و هم چنين تغييرپذيري قابل ملاحظه بين افراد در الگو شكل موج MMN (مخصوصا در دامنه آن) نقش زيادي در دشوار شدن آناليز از طريق بررسي بصري دارد. يكي ديگر از معضلاتي كه در آناليز پاسخ MMN از طريق بررسي بصري وجود دارد، آن است كه شكل موج MMN در مقابل مسائلي مثل وضعيت توجه فرد، سن، و شايد حتي نوع بيماري مورد تشخيص، دستخوش تغييراتي مي شود كه تا حدي غيرقابل پيش بيني است.

بدين ترتيب به منظور رعايت جنبه احتياط، نتيجه مي گيريم كه استفاده از روش بررسي بصري بعنوان تنها روش آناليز پاسخ MMN كافي نيست. مسلما فقدان يك قله يا فرورفتگي نيز از ميزان سودمندي روش آناليز قیمت سمعک بصري (و محاسبه نهفتگي و دامنه براساس آن) مي كاهد. مقادير نهفتگي نرمال پاسخ MMN خيلي متغيرتر از پاسخ هاي برانگيخته شنيداري فوق الذكر است. و طول مدت شكل موج MMN نيز به صورت قابل ملاحظه اي طولاني تر از آنها است. اغلب هيچگونه ولتاژ حداقل يا حداكثر مكاني (نقطه اي) روشن و ثابتي را نمي توان براي شكل موج MMN پيدا كرد. پارامترهاي اندازه گيري، نظير ميانگين گيري سيگنال و فيلترينگ (و سوگيري هاي ناشي از فيلترينگ) تاثير چشمگيري بر نهفتگي، دامنه و ساير ويژگيهاي پاسخ دارند. مثل مقطع صفر (ولتاژ صفر)، كه براي تصميم گيري براساس بررسي بصري نيز اهميت دارد. چندين راهبرد آناليز، مورد استفاده در پاسخ MMN را بعدا ذكر خواهيم كرد. در هر صورت هيچگونه بررسي جامع براي تعيين بهترين رويكرد آناليز باليني MMN انجام نشده است و هم چنين اطلاعات دقيقي در مورد دقت نسبي هر كدام از اين روش ها در دست نيست.

از همان اولين گزارش ها در مورد MMN، محاسبه شكل موج تفاضلي (از طريق تفريق شكل موج استاندارد از شكل موج انحرافي) همواره اولين گام در اندازه گيري و آناليز MMN بوده است. دليل اصلي محاسبه موج تفاضلي آن است كه مولفه هاي برانگيخته ناشي از هر دو محرك استاندارد و انحرافي (در مقابل فقط انحرافي) را - كه در هر دو شكل موج مشترك هستند -‌ از شكل موج MMN خارج كنيم. رويكرد تفريق، براساس اين پيش فرض بنا شده است كه مولفه هاي غير MMN مثل N1، تحت تاثير ميزان تفاوت اكوستيك بين محرك هاي استاندارد و انحرافي قرار نمي گيرند. بنابراين، همه انواع ويژگي هاي اكوستيك (فيزيكي) را كه بعنوان وجه تمايز محرك هاي استاندارد و انحرافي مطرح شده اند، مورد شناسايي دقيق قرار داده‌اند، از آنها در الگو ارزيابي MMN استفاده كرده اند. بنابراين صرفا محرك هاي انحرافي (و نه ساير مولفه هاي پاسخ هاي برانگيخته شنيداري مثل N1) بر نحوه تشكيل MMN موثر هستند. در مورد محرك هاي ساده مثل تون خالص، ايجاد يك تفاوت كوچك در فركانس دو محرك استاندارد و انحرافي از نظر اكوستيك، يك ويژگي كاملا سرراست، و كامل محسوب مي شود. 

تعداد صفحات : 3

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 147
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 5
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 6
  • بازدید ماه : 571
  • بازدید سال : 2,699
  • بازدید کلی : 9,750